معادل های انگلیسی برای “سرزنش کردن” + ✅ مثالهای متعدد
در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای معرفی گروهی از افعال انگلیسی که به معنای سرزنش کردن در این زبان به کار می روند در خدمت شما هستیم. لطفا با ما همراه باشید.
این افعال شامل موارد زیر هستند. می توانید ترجمه ارائه شده برای هر یک از این موارد در دیکشنری آکسفورد، کمبریج یا دیگر دیکشنری ها را در بعد از هر کلمه ببینید.
Blame
“feel or declare that (someone or something) is responsible for a fault or wrong.”
به مثال های زیر دقت کنید:
It’s not even my fault. Why are you blaming me?
(حتی تقصیر منم نیست. چرا منو سرزنش می کنی؟)
Everyone blamed her for what happened last night.
(همه اون رو بابت اتفاقی که شب قبل اتفاق افتاد سرزنش کردند.)
Scold
“Criticize angrily someone who has done something wrong.”
به مثال های زیر دقت کنید:
My teacher scolded me for not completing my homework.
(معلم بابت تموم نکردن تکالیفم من رو سرزنش کرد.)
The mother scolded her child for spilling juice on the carpet.
(مادر بچه ش رو به خاطر ریختن آبمیوه روی قالی سرزنش کرد.)
Reprimand
“reprimand implies a severe, formal, often public or official rebuke.”
توجه داشته باشید که این فعل بیشتر به توبیخ های رسمی که به موقعیت های حرفه ای مربوط هستند اشاره دارد. در ادامه به مثال های زیر دقت کنید:
The manager reprimanded the employee for consistently arriving late to work.
(مدیر کارمند خود را به دلیل دیرکردن مداوم توبیخ کرد.)
The teacher reprimanded the student for talking during class and not paying attention.
(معلم دانش آموز رو بابت حرف زدن توی کلاس و درس گوش ندادن توبیخ کرد.)
Chastise
“criticize someone severely”
به مثال های زیر دقت کنید:
Will you please stop chastising me for leaving you on seen last night? Yes, I didn’t want to talk to you, and yes, I didn’t have any time for you.
(میشه لطفا دست از سرزنشم کردم چون دیشب به پیامت جواب ندادم برداری؟ آره نمی خواستم باهات حرف بزنم و آره برات وقت نداشتم.)
The coach chastised the team for their lack of effort during the game.
(مربی اعضای تیم رو بابت تلاش نکردن در طول مسابقه سرزنش کرد.)
Criticize
“express disapproval of someone or something”
به مثال های زیر دقت کنید:
The film critic harshly criticized the movie for its weak story line and poor acting.
(منتقد فیلم به شدت فیلم را به دلیل داستان ضعیف و بازی های ضعیف مورد انتقاد قرار داد.)
She criticized her friend’s choice of outfit, saying it didn’t suit the occasion.
(او نوع انتخاب لباسش دوستش را به شدت مورد انتقاد قرار داد و گفت که لباس به او نمی آید.)
Reproach
“express to (someone) one’s disapproval of or disappointment in their actions.”
به مثال های زیر دقت کنید:
He reproached his colleague for not completing their part of the project on time.
(اون همکارش رو به دلیل انجام ندادن مسئولیتش در قبال پروژه سرزنش کرد.)
The teacher reproached the students for plagiarizing in their essay.
(معلم دانش آموزان رو به دلیل سرقت ادبی توی انشاهاشون بازخواست کرد.)
Censure
“express severe disapproval of (someone or something), especially in a formal statement”
این فعل بیشتر برای اشاره به موقعیت های رسی و حرفه ای استفاده می شود.
به مثال های زیر دقت کنید:
The board of directors issued a formal censure to the CEO for financial misconduct.
( هیئت مدیره در نامه رسمی به مدیرعامل برای فعالیت های مناسبی نامناسب از او انتقاد کرد.)
The government faced censure from the public for their handling of the crisis.
(دولت به دلیل نحوه روبه رویی با بحران توسط عموم مردم با انتقاد مواجه شد.)
همچنین چنانچه به دنبال موسسه آموزشی مناسبی برای یادگیری زبان هستید پیشنهاد می کنیم که لیست بهترین آموزشگاه های زبان تهران را بررسی نمایید.