گرامر at least در زبان انگلیسی: معرفی تمام کاربردها + مثال
در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با معرفی گرامر at least می پردازیم و تمام کاربردهای آن را معرفی می کنیم. با ما همراه باشید.
معادل فارسی at least “حداقل” یا “دست کم” است. این کلمه در انگلیسی دارای کاربردهای زیر است:
گرامر at least : کاربرد اول
اشاره به حداقل مقدار یا تعداد چیزی.
We need at least 5 people to create a study group.
(برای تشکیل گروه مطالعه حداقل به پنج نفر نیاز داریم.)
If you want to stay healthy you should drink at least 5 glasses of water every day.
(اگر می خواهی که سالم بمانی باید روزانه حداقل پنج تا لیوان آب بخوری.)
نکته: برای بالا بردن تاکید می توان از at the very least نیز استفاده کرد.
I want to invite one hundred people to my birthday party at the very least.
(می خواهم که دست کم صد نفر به مهمانی تولدم دعوت کنم.)
گرامر at least: کاربرد دوم
برای نشان دادن آزردگی فرد برای اینکه حتی کمترین انتظاری که او برای چیزی داشته محقق نشده است یا وقتی که فردی به بدترین موقعیت یک شرایط راضی می شود.
You could have at least sent me a message saying that you were fine.
(می توانستی حداقل بهم پیام بدهی و بگویی که حالت خوب است.)
I know you didn’t get into college, but you can at least try and find a job.
(می دانم که نتوانستی وارد دانشگاه شوی ولی حداقل می توانی تلاش کنی و کار پیدا کنی.)
کاربرد سوم at least
به مثال زیر دقت کنید:
She’s not in a relationship. At least, nothing I’m aware of.
(او با کسی رابطه ندارد. حداقل نه چیزی که من ازش با خبر باشم.)
گوینده این جمله اول با قطعیت چیزی را به عنوان یک حقیقت اعلام کرده است. سپس با استفاده از at least ساختاری به وجود آورده که در آن احتمال درست نبودن حرفش را هم تایید کرده باشد. تا جایی که او می داند فرد مورد نظر با کسی رابطه ندارد ولی شاید چیزی وجود داشته باشد که او درباره اش نداند. با استفاده از at least این تضاد را نشان داده است.
بنابراین می توان از at least برای اصطلاح یک گفته قوی و اضافه کردی کمی شک به آن هم استفاده کرد.
کاربرد چهارم at least
زمانی که بخواهیم نشان بدهیم حتی در یک شرایط ناگوار هم جنبه های مثبتی وجود دارد می توانیم از این عبارت استفاده کنیم.
I know you lost your job, but now you at least have more time to spend with your parents as you’re looking for a new one.
(می دانم که شغلت را از دست دادی ولی حداقل الان در حالی که دنبال یک شغل جدید می گردی وقت بیشتری برای بودن در کنار والدینت داری.)