کاربرد معنایی at one point در انگلیسی + 📚 مثالهای متعدد
در ادامه سری مقاله های آموزش رایگان زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای صحبت درباره کاربرد معنایی at one point در خدمت شما هستیم. لطفا با ما همراه باشید.
به مثال ها و توضیحات ارائه شده دقت کنید.
✅ At one point
برای صحبت از مقطع مشخصی در زمان گذشته.
At one point, I used to be really passionate about playing the piano, but I haven’t practiced in years.
ترجمه: توی یک مقطع من درباره نواختن پیانو خیلی اشتیاق داشتم ولی الان سال هاست که تمرین نکرده م.
He was a successful businessman, but at one point, he decided to completely change his career and pursue his true passion.
ترجمه: اون یه بیزنس من موفق بود ولی توی یک مقطع در گذشته تصمیم گرفت که تغییر حرفه بده و دنبال علاقه ش بره.
At one point, we were all gathered around the campfire, sharing stories and enjoying the starry night.
ترجمه: توی یک مقطع همه مون دور آتیش کمپ جمع شدیم، داستان تعریف کردیم و از شب پر ستاره لذت بردیم.
✅ At that point
برای تاکید روی مقطع مشخصی از یک داستان یا حادثه.
She had been struggling with her decision for weeks, but at that point, she realized she had to follow her heart and pursue her dream.
ترجمه: هفته ها برای تصمیم گیری با خودش در تقلا بود ولی توی اون مقطع فهمید که باید دنبال قلبش بره و رویاش رو دنبال کنه.
The company was facing financial difficulties, and at that point, they had to make some tough choices to ensure their survival.
ترجمه: شرکت با بحران نالی مواجه شده بود و توی اون مقطع مجبور بودن که برای بیرون رفتن ازشون تصمیم های سختی بگیرن.
I was enjoying the movie until at that point when the unexpected plot twist left me completely shocked.
ترجمه: تا اون مقطعی که داستان فیلم کاملا چرخید و منو شوکه کرد داشتم ازش لذت می بردم.
✅ At this point
برای صحبت از لحظه کنونی یا امور جاری یک موقعیت.
We’ve discussed all the options, and at this point, I think we should go with the second proposal.
ترجمه: ما تمام گزینه ها رو بررسی کردیم و توی این مقطع فکر می کنم بهتره با پیشنهاد دوم پیش بریم.
At this point, I’m not sure if I’ll be able to attend the event due to my busy schedule.
ترجمه: توی این مقطع مطمئن نیستم که برنامه شلوغه اجازه بده توی برنامه حاضر بشم.
The project has progressed well, but at this point, we need to focus on addressing some of the technical challenges.
ترجمه: پروژه خوب پیش رفته ولی توی این مقطع باید به تعدادی از چالش های تکنیکی بپردازیم.
چنانچه به دنبال موسسه آموزشی مناسبی برای یادگیری زبان انگلیسی هستید به شما پیشنهاد می کنیم که لیست بهترین کلاس های زبان تهران را بررسی نمایید.