آموزش زبان انگلیسی رایگان صفر تا صد [گام به گام]

کاربرد معنایی be sick of something در انگلیسی: 📘 توضیح + مثالهای متعدد

در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای معرفی کاربرد معنایی اصطلاح be sick of something در خدمت شما هستیم. برای یادگیری نحوه صحیح استفاده از آن در این مقاله با ما همراه باشید.

کاربرد معنایی be sick of something

از این اصطلاح برای گفتن اینکه انجام کاری یا چیزی به حدی او را خسته کرده که تقریبا حالش از آن به هم می خورد استفاده می شود. در حقیقت چیزی که باعث شده باشد که فرد به شدت عصبانی شده یا اینکه حوصله اش سر رفته باشد.

آزمون تعیین سطح گاما

I’m sick of dealing with you.

(از سر و کله زدن باهات حالم به هم می خوره.)

I’m sick of this bad weather.

(حالم از این هوای بد به هم می خوره.)

1

نکته های گرامری استفاده از be sick of

پس از این عبارت یا باید از یک اسم یا فعلی ing دار استفاده کرد. پس حواستان باشد که هرگز پس از آن یک فعل ساده به کار نبرید.

Be sick of doing something

I’m sick of eating potatoes every day.

(از اینکه هر روز سیب زمینی می خورم خسته م.)

She’s sick of going to school.

(حالش از رفتن به مدرسه به هم می خوره.)

We’re sick of studying for the finals.

(از درس خوندن برای امتحان های پایانی حالمون به هم می خوره.)

Aren’t you sick of living like this? Don’t you want to have a better life?

(از اینجوری زندگی کردن خسته نشدی؟ دلت نمی خواد زندگی بهتری داشته باشی؟)

I’m sick of you talking about this all the time.

(از اینکه مدام درباره ش حرف می زنی خسته شدم.)

Be sick of something

He said he’s sick of me.

(گفت حالش ازم به هم می خوره.

2

I’m sick of your lies.

(از دروغ هات حالم به هم می خوره.)

I’m sick of how she thinks she’s better than anyone else.

(از اینکه فکر می کنه از همه بهتره حالم به هم می خوره.)

نکته نهایی

برای اضافه کردن تاکید به گفته تان می توانید از کالوکیشن های زیر استفاده کنید:

Sick to death of

I’m sick to death of all your lies and deception.

(از همه دروغ هات و حیله گری هات به حد مرگ حالم به هم می خوره.)

I’m sick to death of this injustice.

(به حد مرگ از این بی عدالتی خسته م.)

Sick and tired of

I’m sick and tired of working all day not having any time to myself.

(به شدت از اینکه تمام روز کار کنم و برای خودم وقتی نداشته باشم خسته م و حالم به هم می خوره.)

3/5 - (1 امتیاز)
موسسه گاما

مژده آتش آب پرور

دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات انگلیسی و علاقه مند به هر چیزی که مرتبط با دنیای زبان انگلیسی باشد!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
کارشناسان ثبت نام زبان
×