آموزش زبان انگلیسی رایگان صفر تا صد [گام به گام]

تفاوت choose و choice در انگلیسی + 📚 مثال های متعدد

در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای صحبت درباره تفاوت choose و choice در خدمت شما هستیم. در انتها نیز نگاهی به تفاوت choice و decision خواهیم داشت. لطفا با ما همراه باشید.

تفاوت choose و choice

به دلیل شباهت تلفظی که میان این دو کلمه وجود دارد بعضی از افراد آن ها را با یک دیگر اشتباه می گیرند. نکته اصلی اینجاست که نقش دستوری هر کدام را در جمله های انگلیسی یاد بگیرید و سپس با تمرین مداوم استفاده آن ها را در ذهن خود نهادینه کنید.

توجه داشته باشید که choose یک فعل و choice یک اسم است.

کاربرد معنایی choose در انگلیسی

همان طور که در بالا مطرح کردیم choose یک فعل به معنای انتخاب کردن و تصمیم گرفتن است که شکل گذشته آن chose و شکل سوم آن chosen می باشد.

به مثال های زیر دقت کنید:

It’s difficult choosing what I want to do with the rest of my life.

(انتخاب اینکه می خوام با بقیه زندگیم چه کار کنم سخته.)

I had to choose between love and my family.

(مجبور بودم که بین عشق و خانواده م یکی رو انتخاب کنم.)

Rose chose to take a few days off from work.

(رز تصمیم گرفت که چند روزی از کار فاصله بگیره.)

1

Choose your words carefully; you don’t want to hurt anyone.

(کلماتت رو با دقت انتخاب کن؛ نمی خوای که دل کسی رو بشکونی.)

I chose to kick him out of my life.

(تصمیم گرفتم که اون رو از زندگیم بندازم بیرون.)

کاربرد معنایی choice در انگلیسی

Choice به عنوان یک اسم به معنای انتخاب است.

به مثال های زیر دقت کنید. گروه های کلماتی که بولد شده اند کلمات هم نشینی (collocations) هستند که به شکل مداوم در کنار یک دیگر قرار می گیرند. می توانید مقاله “کالوکیشن های انگلیسی” را نیز مطالعه کنید که متوجه شوید منظور از کلمات هم نشین یا کالوکیشن ها چیست.

It’s a choice between two unpleasant alternatives, and I have no idea what to do.

(انتخابم بین دو گزینه ناخوشاینده و من اصلا نمی دونم که چه کار کنم.)

I’d prefer to work remotely but, right now, as I’m in need of money I don’t have much choice.

(ترجیح می دم که از راه دور کار کنم ولی الان چون نیازمند پول هستم حق انتخابی ندارم.)

1

I’m unemployed by choice because I really needed a break.

(با انتخاب خودم بیکارم چون واقعا به استراحت نیاز داشتم.)

The choice is yours.

(انتخاب خودته.)

She made a deliberate choice to ignore Sarah.

(اون آگاهانه تصمیم گرفت که سارا رو نادیده بگیره.)

اصطلاحات و کالوکیشن ها با choose و choice

در جدول زیر می توانید با تعدادی از اصطلاحات و کالوکیشن های انگلیسی که در آن ها از کلمات choose و choice استفاده شده است آشنا شوید.

I’m sorry that I was mean to you. I really didn’t mean to hurt you. And now to make it up to you, I want to take you out to a restaurant of your choice.

(ببخشید که باهات با بدجنسی رفتار کردم. واقعا نمی خواستم بهت آسیب بزنم. و الان برای اینکه برات جبرانش کنم می خوام ببرمت به رستوران مورد علاقه ت.)

Of one’s choice

1

It’s a choice between two evils – either I spend my whole day getting this essay done or I fail this course.

(انتخاب بین بد و بدتره – یا باید کل روز کار کنم تا مقاله م تموم شه یا این واحد رو می افتم.)

A choice between two evils

2

این اصطلاح به موقعیتی اشاره دارد که انتخاب های زیادی در مقابل فرد قرار گرفته که تصمیم گیری را برای او سخت می کند.

There were a lot of good museums on the same street that we wanted to visit one we were spoiled for choice.

(موزه های خوب زیادی توی یه خیابون بودن که وقتی می خواستیم تصمیم بگیریم که یکی رو ببینیم نمی دونستیم کدوم رو انتخاب کنیم.)

Spoiled for choice

3

I ended up in this place through no choice of my own, but now that I’m here I should make the best of it.

(اینکه کارم به این محل برسه انتخاب خودم نبود ولی الان که اینجام باید سعی کنم که بهترین بهره رو ازش ببرم.)

Through no choice of one’s own

4

I wasn’t excited about spending my whole day studying but I didn’t want to fail my exam either, so I chose the lesser of two evils and studied as hard as I could.

(چندان دلم نمی خواست که تمام روزم صرف درس خوندن کنم ولی دلم هم نمی خواست که امتحانم رو هم رد بشم پس تصمیم گرفتم انتخابی داشته باشم که کمتر بدتر بود و تمام روزم رو به سختی درس خوندم.)

Choose the lesser of two evils

5

 

تفاوت choice و decision در انگلیسی

هر دو کلمه choice و decision در رده اسم های انگلیسی قرار می گیرند ولی هر کدام به مفهوم های متفاوتی اشاره می کنند:

  • Choice به معنای انتخاب به شرایطی اشاره دارد که گزینه های متعددی برای انتخاب پیش روی فرد است.
  • Decision به معنای تصمیم به شرایطی اشاره دارد که فرد پس از بررسی های همه جانبه به این نتیجه می رسد که انجام چیزی بهترین گزینه است.

He wouldn’t be my first choice as a potential partner.

(اون به عنوان یه شریک احتمالی انتخاب اولم نمی بود.)

 No one forced him to do anything; it was his decision to leave.

(هیچ کسی مجبورش نکرد که دست به کاری بزنه؛ انتخاب خودش بود که بره.)

It seems like you have to make some very difficult decisions.

(به نظر میاد که باید چند تا تصمیم خیلی سخت بگیری.)

 

5/5 - (1 امتیاز)
موسسه گاما

مژده آتش آب پرور

دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات انگلیسی و علاقه مند به هر چیزی که مرتبط با دنیای زبان انگلیسی باشد!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کارشناسان ثبت نام زبان
×