اصطلاحات دادگاه به انگلیسی: ⚖️ واژگان کاربردی + مثالهای متعدد
دادگاهها به عنوان بخش محوری سیستم قضایی هر کشور، نقش حیاتی در حفظ نظم، اجرای عدالت و حمایت از حقوق و آزادیهای فردی ایفا میکنند. این نهادها مسئولیت بررسی و حل اختلافات، صدور حکم در مورد جرائم، و تفسیر قوانین را بر عهده دارند. دادگاهها از طریق فرآیندهای دقیق قضایی، شامل دادرسیهای عادلانه و بیطرف، تضمین میکنند که تصمیمات بر اساس شواهد و مطابق با قانون اتخاذ شوند. این نهادها همچنین نقش مهمی در پیشگیری از جرم و حفاظت از جامعه دارند. با این حال، دادگاهها گاهی با چالشهایی مانند بار سنگین پروندهها، تأخیر در رسیدگیها، و نیاز به حفظ استانداردهای بالای عدالت مواجه هستند.
در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای معرفی یکسری از اصطلاحات دادگاه به انگلیسی در خدمت شما هستیم. در این مقاله لیستی از جملات و واژگان کاربردی که می توانند برای درک بهتر زبان دادگاهی به شما کمک کنند، فراهم آورده ایم. دانستن این لغات برای درک کردن بهتر فیلم های و سریال های حقوقی هم به شما کمک می کند. لطفا با ما همراه باشید.
لیست 18 اصطلاح دادگاهی در انگلیسی
در جدول زیر می توانید لیستی از این واژگان و جملات را همراه با معنی مشاهده کنید:
دادگاه رسمیه | The court is now in session. | 1 |
اعتراض دارم جناب قاضی! | Objection, your honor! | 2 |
اعتراض وارده. | Sustained! | 3 |
اعتراض وارد نیست. | Overruled! | 4 |
متهم | Defendant | 5 |
از کسی شکایت کردن | sue | 6 |
هیئت منصفه | Jury | 7 |
رای هیئت منصفه | Verdict | 8 |
خواهان | Plaintiff | 9 |
دادگاه حقوقی | Court of law | 10 |
اون تبرئه شد. | He was acquitted. | 11 |
دعوی قضایی | lawsuit | 12 |
اعلام گناهکاری / بی گناهی کردن از سوی متهم | Plead guilty/ not guilty | 13 |
مجازات دادگاه، مجازات شدن | Sentence | 14 |
محاکمه | Trial | 15 |
مدرک | Evidence | 16 |
وکیلی که در دادگاه از کسی دفاع می کند | Attorney | 17 |
پرونده حقوقی | case | 18 |
مثال استفاده از اصطلاحات دادگاه به انگلیسی در جمله ها
در ادامه می توانید مثال های استفاده از واژگان بالا را در جمله های انگلیسی مشاهده کنید.
The jury concluded from the evidence that the defendant was innocent.
(هیئت منصفه به این نتیجه رسید که بنابر شواهد ارائه شده متهم بی گناه می باشد.)
The defendant pleaded innocent to physically abusing his wife.
(متهم نسبت به آزار و اذیت جسمانی همسرش اعلام بی گناهی کرد.)
The jury decided on a verdict of not guilty.
(هیئت منصفه به رای بی گناه بودن رسید.)
He was acquitted of all the charges against him.
(از همه اتهامات وارده بهش تبرئه شد.)