انواع گریه کردن به انگلیسی + 😭 اصطلاحات مهم انگلیسی با cry + مثالهای متعدد
در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای معرفی انواع مختلف واژگان مرتبط با گریه کردن به انگلیسی و همچنین اصطلاحات رایجی که در آن ها از کلمه cry استفاده شده است در خدمت شما هستیم. لطفا با ما همراه باشید.
شکل های مختلف گریه کردن به انگلیسی
در مرحله اول در غالب یک جدول انواع کلمه های دیگری را – به غیر از cry – که برای اشاره به گریه کردن به انگلیسی به کار می روند به شما معرفی می کنیم.
گریه بدون صدایی که فقط با جاری شدن اشک از چشم ها همراه باشد. I’ll weep with joy when I get to see him again. (وقتی که بتونم دوباره ببینمش اشک شوق می ریزم.) | ✔️ weep | 1 |
گریه ای غیرقابل کنترل و با صدای خیلی بلند. The baby started bawling when I tried to hold him. (وقتی خواستم که نی نی رو نگه دارم به سختی شروع به گریه کرد.) | ✔️ bawl | 2 |
هق هق کردن. وقتی که گریه با وقفه های زیادی برای نفس گرفتن همراه باشد. I saw her sobbing in the street. (توی خیابون دیدمش که داشت هق هق می کرد.) | ✔️ sob | 3 |
گریه ضعیفی که صدای آن به سختی شنیده شود. چیزی شبیه فین فین کردن در زبان فارسی که به سختی می توان از طریق آن متوجه شد فردی در حال اشک ریختن است. Why are you whimpering? (چرا داری گریه می کنی؟) | ✔️ whimper | 4 |
گریه غیرقابل کنترلی که ناشی از درد عمیق روحی یا جسمی باشد. She was wailing uncontrollably. (بدون کنترل و با صدای بلندی می گریست.) | ✔️ wail | 5 |
weep
bawl
sob
whimper
wail
کلماتی که در بالا معرفی کردیم شکل های مختلف گریه بر اساس صورت ظاهری آن هاست. در ادامه گروهی دیگر از انواع گریه ها را که نشان دهنده احساس پشت آن هاست به شما معرفی می کنیم.
اشک شوق | ✔️ Tears of joy |
گریه ای که از روی افتخار باشد | ✔️ Proud-crying |
گریه الکی | ✔️ Fake-crying |
اشک خوش حالی | ✔️ Happy tears |
نوعی از گریه که حسابی چهره فرد را درهم و بدشکل می کند و به نظر افراد اغراق آمیز است. | ✔️ Ugly-cry |
به مثال های زیر توجه کنید:
I’m not sad; these are tears of joy and happiness.
(من ناراحت نیستم؛ این ها اشک های شوق و خوش حالیه.)
Can you stop fake crying, please? I know you’re acting.
(میشه دست از الکی گریه کردن برداری؟ می دونم داری نقش بازی می کنی.)
اصطلاحات انگلیسی با cry
در جدول زیر نیز می توانید تعدادی از اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی که در آن ها کلمه cry به کار رفته است استفاده کنید.
شخصی که همیشه و بدون هیچ دلیلی مدام گریه می کند. Don’t be such a cry baby – it’s not a big deal. (مثل بچه کوچولوها گریه نکن. مسئله مهمی نیست.) | ✔️ A cry baby | 1 |
سر مسئله ای خیلی زیاد گریه کردن. The movie’s sad-ending made me cry my eyes out. (پایان غم انگیز فیلم باعث شد که خیلی گریه کنم.) | ✔️ Cry your eyes out | 2 |
این اصطلاح حالتی کنایه آمیز دارد و برای به سخره گرفتن فردی که در حال شکایت کردن و گریه کردن است استفاده می شود. به خصوص زمانی که بخواهید به او بگویید اشک هایش بی فایده است. You can cry me a river, you’re not going to the party tonight. (هر چه قدر دلت می خواد گریه کن، نمی تونی امشب بری مهمونی.) | ✔️ Cry me a river | 3 |
زمانی که فردی خیلی زیادی برای مسئله ای نق می زند به حدی که دیگر افراد او را جدی نمی گیرند. No one takes you seriously because you cry wolf all the time. (هیچ کسی جدیت نمی گیره چون مدام نق می زنی.) | ✔️ Cry wolf | 4 |
ناراحت بودن برای رخدادی که فرد هیچ راهی برای تغییر آن ندارد. There’s no use crying over spilt milk – just forget about him. He didn’t deserve you anyways. (دیگه آب رفته به جوی برنمی گرده. فراموشش کن. به هر حال لیاقتت رو هم نداشت.) | ✔️ Cry over spilt milk | 5 |
چنانچه به دنبال موسسه آموزشی مناسبی در شهر تهران هستید به شما پیشنهاد می کنیم که لیست بهترین آموزشگاه های تهران را چک کنید.