معرفی واژگان کارهای روزانه به انگلیسی + ✅ مثال متنی

در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای معرفی واژگانی که برای صحبت از کارهای روزانه در این زبان به کار می روند در خدمت شما هستیم. لطفا با ما همراه باشید. کارهای روزانه به انگلیسی

از کارهای روزانه در زبان انگلیسی تحت عنوان daily routines یاد می شود.

به متن زیر و گروه کلماتی که بولد شده اند دقت کنید:

I’m an early bird. I usually set an alarm for 6 am in the morning and I wake up when it goes off. یI stay in bed for around half an hour. I often check my messages, emails and social media in the meantime. The first things I do after I get up are to make my bed, wash my face, brush my teeth, comb my hair and get dressed. I’m a remote employee, which means that I work from home and don’t need to go to work. That saves me from a lot of trouble. I don’t need to take a bus or drive to work. This also means that I don’t have to deal with the rush hours and interact with a lot of people. I start working before making my breakfast. I sit at my desk and keep working until I get hungry. At around 8 am, I make my breakfast. I love butter and honey with toast. After breakfast, I work for around three to four hours and then call one of my friends to chat with her.

I can’t go on with the rest of my day without taking a nap at noon. Therefore, I doze off in my bed for about half an hour before I have lunch. As I don’t want to spend so much time on cooking, I often have a take-away for lunch. Because I’m a morning person I usually do most of my projects in the morning so I don’t have to keep working for so long in the evening.

I really don’t like to exercise, but I know that being active is important. So I usually go for a walk in the evening. I take advantage of my evening walk to go to grocery store and buy things I need in my apartment. When I get back home, I study English for as long as I feel like it. Sometimes I watch a movie or an episode of a show and try to learn new vocabulary, but other times I use a book to work on my grammar.

I don’t usually go out at night. I’d rather stay home and relax, but if my friends ask me to hang out with them I accept their request. Therefore, when I’m done with studying I don’t do much for the rest of the night. I often take a shower at 9 pm and then get to bed and read a book until I fall asleep.

من آدم سحرخیزی هستم. معمولا برای ساعت شش صبح یه آلارم می ذارم و وقتی که صدا می ده بیدار می شم. معمولا نیم ساعتی توی رخت خوابم می مونم. توی این مدت پیام ها، ایمیل ها و شبکه های اجتماعیم رو چک می کنم. بعد از اینکه از جام بلند می شم اولین کارهایی که می کنم این ها هستند: تختم رو مرتب می کنم، صورتم رو می شورم، مسواک می زنم، موهام رو شونه می زنم و لباس می پوشم. من یه کارمند از راه دورم که به این معنیه که از خونه کار می کنم و نیازی ندارم که برم سرکار. این منو از خیلی از دردسرها نجات می ده. مجبور نیستم که با اتوبوس برم سرکار یا تا اونجا رانندگی کنم. این همین طور به این معنیه که توی ساعت های شلوغی بیرون نیستم و مجبور نیستم با آدم های زیادی سر و کله بزنم. قبل از درست کردن صبحانه م شروع به کار می کنم. می شنیم پای میزم و تا وقتی که گرسنه بشم به کار کردن ادامه می دم. طرفای ساعت هشت صبحونه م رو آماده می کنم. عاشق نون تست با کره و عسل هستم. بعد از صبحانه برای سه تا چهار ساعت کار می کنم و بعدش به یکی از دوستام زنگ می زنم و باهاش گپ می زنم. کارهای روزمره به انگلیسی

نمی تونم بدون چرت زدن طرفای ظهر به بقیه روزم ادامه بدم. بنابراین قبل از اینکه نهار بخورم یه نیم ساعتی توی تختم چرت می زنم. چون دوست ندارم وقت زیادی صرف آشپزی کنم اغلب نهارم رو از بیرون سفارش می دم. چون آدم سحرخیزی هستم بیشتر کارهام رو صبح انجام می دم و دیگه عصر کار چندانی ندارم.

از ورزش کردن خوشم نمیاد ولی می دونم که فعال بودن مهمه. پس عصرها می رم پیاده روی. از پیاده روی های عصرم استفاده می کنم که برم خواربار فروشی و چیزهایی که برای آپارتمانم نیاز دارم بخرم. وقتی برمی گردم خونه تا هر وقت که حسش رو داشته باشم انگلیسی می خونم. گاهی اوقات یه فیلم یا یه قسمت یه سریال رو می بینم و سعی می کنم که کلمات جدید یاد بگیرم. بقیه وقت ها با یه کتاب گرامر تمرین می کنم.

معمولا شب ها از خونه بیرون نمی رم. ترجیح می دم خونه بمونم و ریلکس کنم ولی اگر دوستام ازم بخوان باهاش برم بیرون و بگردم درخواستشون رو قبول می کنم. بنابراین وقتی که درس خوندنم تموم میشه دیگه برای شب کار خاصی نمی کنم. طرفای ساعت نه دوش می گیرم و می رم توی رخت خواب و کتاب می خونم تا خوابم ببره.