توصیف ویژگی های ظاهری یک فرد به انگلیسی + ✅ مثال های متعدد و جدول
در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای آموزش جامع نحوه توصیف ویژگی های ظاهری یک فرد به انگلیسی در خدمت شما هستیم. در این مقاله همه مواردی را که باید برای توصیف ویژگی های ظاهری یک فرد بدانید برای شما توضیح می دهیم و مشخص می کنیم که کدام نوع زمان های فعلی و گروه از کلمات مناسب انجام این کار هستند. لطفا با ما همراه باشید.
نکته های ابتدایی درباره توصیف ویژگی های ظاهری یک فرد به انگلیسی
قبل از اینکه وارد مبحث اصلی شویم و به آموزش اصلی بپردازیم، لازم است به یکسری از نکات اشاره کنیم.
نکته اول آن است که به طور کلی وقتی که صحبت از توصیف ویژگی های ظاهری و فیزیکی یک فرد در زمان کنونی باشد، باید از افعال زمان حال ساده و حال استمراری استفاده کرد. زمان حال استمراری بیشتر برای اشاره به نوع لباسی که فرد برتن دارد، استفاده می شود ولی زمان حال ساده به ویژگی های ثابت ظاهر او؛ یعنی چیزهایی مانند فرم بدن، رنگ چشم ها و موها و … .
همچنین هنگام توصیف ویژگی ظاهری یک فرد، فعل have و has برای اشاره به داراهایی ظاهری فرد رواج زیادی دارد.
در ادامه می توانید نحوه استفاده از این افعال را در مثال ها و توضیحاتی که ارائه می شود ببینید.
نکته دوم آن است که صرفا چون یک کلمه ممکن است به یک ویژگی ظاهری اشاره داشته باشد، به این معنا نیست که استفاده از آن صحیح است. بعضی از واژه هایی که برای توصیف ویژگی های ظاهری استفاده می شوند مفهومی منفی در خود نهفته دارند و بیشتر برای تحقیر کردن فرد استفاده می شوند.
به عنوان مثال واژه fat را در نظر بگیرید. این کلمه می تواند بار معنایی منفی داشته باشد. گاهی اوقات می توان آن را با کلمه های خنثی تری مثل plump جایگزین کرد. پس وقتی که درباره بار معنایی کلمه ای مطمئن نیستید بهتر است که چک کنید و ببینید واقعا گزینه بهتری وجود ندارد؟
توصیف ویژگی های ظاهری به انگلیسی: صحبت درباره قد
به جدول زیر دقت کنید:
She is very tall for a female. (برای یک فرد مونث خیلی قدش بلنده.) | Tall (بلند) |
Jane is very short. (جین خیلی قدش کوتاهه.) | Short (کوتاه) |
He is medium height. (اون قد متوسطی داره.) | Medium height (قد متوسط) |
She is of average height. She is average in height. (اون قد متوسطی داره.) | Average height (قد متوسط) |
اگر می توانید درباره اندازه دقیق قد یک فرد حدس بزنید یا اینکه اصلا اندازه قد او را می دانید، می توانید با استفاده از جمله های زیر به این مورد اشاره کنید.
He’s probably around 6 feet tall.
(احتمالا قدش دور و بر 190 سانت باشه.)
Jane is 5’1 feet tall.
(جین 150 سانته.)
توصیف ویژگی های ظاهری به انگلیسی: صحبت درباره چشم ها
برای اشاره به چشم ها باید از فعل های have و has استفاده کرد. به مثال هایی که در جدول زیر ارائه شده اند، دقت کنید:
She has dark eyes. (اون چشم های تیره داره.) |
He has bright brown eyes. (اون چشم های قهوه ای روشن داره.) |
I have dark brown eyes. (من چشم های قهوه ای تیره دارم.) |
The twins have blue eyes. (دو قلوها چشم های آبی دارند.) |
توصیف ویژگی های ظاهری به انگلیسی: صحبت درباره شکل بدن
در ادامه می توانید لیستی از واژگان پرکاربردی را ببینید که برای اشاره به سایز و شکل بدن افراد استفاده می شوند.
در جدول زیر می توانید لغات مناسب برای اشاره به افراد لاغر را ببینید:
“لاغر”؛ کلمه ای خنثی برای اشاره به افراد لاغر محسوب می شود. She’s thin and tall. (اون لاغر و بلنده.) | Thin |
“لاغر خوش اندام”؛ کلمه ای برای اشاره به افرادی که لاغر و جذاب هستند. به ویژه نوعی از لاغری که باعث می شود فرد حالت با وقاری داشته باشد. She’s a very attractive slender young woman. (اون یه زن جوان جذاب و لاغره.) | Slender |
“لاغرمردنی”؛ این واژه بار معنایی منفی دارد. You’re already way too skinny. You shouldn’t go on a diet. (تو همین الانشم زیادی لاغری. نباید رژیم بگیری.) | skinny |
“لاغر جذاب”؛ این واژه از نظر معنایی نزدیک به واژه slender است و به نوعی لاغری که باعث جذابیت فرد می شود اشاره می کند. She has a slim figure. (اون اندام لاغری داره.) | Slim |
“ریزه میزه”؛ این لغت برای اشاره به زنان کوتاه و لاغر جذاب استفاده می شود. به خصوص افرادی که به دلیل این ویژگی حالت بامزه ای دارند. She’s a cute petite lady. (اون یه خانم بامزه ریزه میزه است.) | Petie |
“بلند و لاغر”؛ این کلمه بار معنایی منفی دارد و به افرادی اشاره می کند که زیادی بلند و لاغر هستند و این باعث شده که بدنشان شکل عجیب و ناهماهنگی به خود بگیرد. He’s lanky. (اون لاغر و قدبلنده.) | Lanky |
در جدول زیر می توانید لغات مناسب برای اشاره به افراد تپل را ببینید:
“دارای اضافه وزن”؛ فردی که به وضوح چاق و دارای اضافه وزن باشد. He is an overweight child. (اون یه بچه دارای اضافه وزنه.) | Overweight |
از این کلمه برای توصیف فردی اضافه می شود که به شکل جذابی تپل باشد یا اینکه فقط در حد کمی تپل باشد. یعنی این لغت بار معنایی منفی ندارد. All babies are chubby. (همه بچه ها تپلی هستند.) | Chubby |
کلمه ای مودبانه برای اشاره به چاقی یک فرد. You’ve got rather plump. (یه جورایی چاق شدی.) | Plump |
این کلمه به شدت منفی محسوب می شود و به نوعی چاقی اشاره دارد که سلامت فرد را به خاطر انداخته و نامطلوب باشد. Saying that she’s overweight is an understatement. The right word to describe her would be “obese”. (گفتن اینکه اون اضافه وزن داره یه جورایی کوچیک کردن مسئله است. راه صحیح گفتنش اینه که بیش از اندازه چاقه.) | Obese |
این کلمه هم راهی برای توصیف زنانی است که اندام آن ها دارای انحنای زیادی باشد. به طوری که نه چاق باشند و نه لاغر. She’s obsessed with looking curvier. (وسواس پیدا کرده که اندامش انحنای بیشتری داشته باشه.) | Curvy |
در ادامه نیز می توانید سایر لغات انگلیسی را که اندام افراد را توصیف می کنند ببینید:
اندام عضلانی He’s rather muscular. (یه جورایی عضلانیه.) | Muscular |
اندام متناسب You’re fit. (اندامت متناسبه.) | Fit |
اندام ورزشکاری و سالم He looks very athletic. (اون اندازم ورزشکاری خوبی داره.) | Athletic |
توصیف ویژگی های ظاهری به انگلیسی: صحبت درباره موها
برای توصیف کردن موها باید به رنگ و حالت آن ها اشاره کنید.
به مثال های ارائه شدن در جدول زیر توجه کنید:
She has long curly hair. (اون موهای بلند مواج داره.) |
They guy has dark short hair. (اون مرده موهای کوتاه تیره داره.) |
She’s blonde. (اون دختره بوره.) |
I have straight black hair. (من موهای صاف سیاه دارم.) |
توصیف ویژگی های ظاهری به انگلیسی: صحبت درباره لباس ها
به طور معمول برای توصیف اینکه فرد چه لباسی پوشیده از فعل wear در حالت زمان حال استمراری استفاده می شود.
به مثال های زیر دقت کنید:
- I’m wearing black round glasses.
- She’s wearing a long night dress.
- He’s wearing a black suit.