صحبت درباره کارهای خانه به انگلیسی: 🧹🧫 معرفی 20واژگان مهم + مثالهای متعدد
کارهای خانه، که شامل مجموعهای از فعالیتهای روزانه مانند پخت و پز، نظافت، شستشو و مراقبت از خانواده است، نقش حیاتی در حفظ سلامت و رفاه خانوادهها دارند. این کارها، که گاهی اوقات به عنوان وظایف غیررسمی و پنهان شناخته میشوند، برای ایجاد محیطی امن، تمیز و راحت در خانه ضروری هستند. انجام کارهای خانه میتواند هم به عنوان یک فعالیت تکراری و هم به عنوان یک فرصت برای ابراز محبت و مراقبت از خانواده در نظر گرفته شود. با این حال، این کارها اغلب زمانبر و خستهکننده هستند و میتوانند بر تعادل کار و زندگی فرد تأثیر بگذارند.
در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای آموزش واژگان ضروری برای آموزش صحبت درباره کارهای خانه به انگلیسی در خدمت شما هستیم. لطفا با ما همراه باشید.
کارهای خانه به انگلیسی چه می شود؟
برای اشاره به “کارهای خانه” در انگلیسی از کلمه chores استفاده می شود. کالوکیشن صحیح برای صحبت از انجام کارهای نیز doing the chores می باشد. این کالوکیشن به فعالیت هایی اشاره می کند که به شکل مداوم و هر روزه باید انجام شوند ولی جذابیت خاصی ندارند و حتی می توانند برای فرد خسته کننده باشند.
We can go out when we’ve finished all the household chores.
(وقتی که کارهای خونه رو تموم کردیم می تونیم بریم بیرون.)
I’ve done all the chores. Now I can finally relax.
(همه کارهای خونه رو انجام دادم. بلاخره می تونم ریلکس کنم.)
لیست واژگان مهم
می توانید لیستی از این واژگان را در غالب یک جدول همراه با مثال مشاهده کنید:
It’s my turn to sweep the floor today. (امروز نوبت منه که جارو بکشم.) | sweep the floor جارو زدن کف اتاق | 1 |
Have you vacuumed the floor yet? (هنوز جاروبرقی نکشیدی؟) | vacuum the floor جاروبرقی کشیدن | 2 |
Mop the chicken floor before you leave. (قبل از اینکه بری کف آشپزخونه رو تی بکش.) | mop the floor تی کشیدن | 3 |
My mum scrubs the chicken floor once a week. (مامانم هفته ای یه بار کف آشپرخونه رو می شوره.) | scrub the floor کف اتاقی را شستن | 4 |
My mum hates it when I forget to make the bed in the morning. (مامانم از اینکه یادم بره صبح تحت رو مرتب کنم متنفره.) | make the bed تخت را مرتب کردن | 5 |
I help my wife set the table every night. (هر شب به همسرم برای چیدن میز کمک می کنم.) | set the table میز را چیدن | 6 |
I have a terrible headache. Do you mind clearing the table tonight? (سردرد وحشتناکی دارم. میشه امشب تو میز رو جمع کنی؟) | clear the table میز را جمع کردن | 7 |
Don’t forget to wipe off the table. (یادت نره که میز رو دستمال بکشی.) | wipe off the table میز را دستمال کشیدن | 8 |
Hang out the clothes in the yard when the sun’s out. (وقتی خورشید هست لباس ها رو توی حیاط آویزون کن.) | hang out the clothes لباس ها را آویزان کردن | 9 |
At my house everyone’s responsible for doing their own laundry. (توی خونه من هر کسی وظیفه داره که لباس های خودش رو بشوره.) | do the laundry لباس شستن | 10 |
I’ll wash the dishes today. You just go upstairs and relax. (امروز من ظرف ها رو می شورم. تو برو بالا و ریلکس کن.) | wash/do the dishes ظرف ها رو شستن | 11 |
Would you mind rinsing the dishes? (می شه ازت بخوام که ظرف ها رو آبکشی کنی؟) | rinse the dishes آبکشی کردن ظرف ها | 12 |
I’ll dry the dishes to help you. (برای اینکه بهت کمک کنم ظرف ها رو خشک می کنم.) | dry/wipe the dishes ظرف ها رو خشک کردن | 13 |
Your room is such a big mess because you never put away your stuff. (اتاقت همیشه این قدر به هم ریخته است چون وسایلت رو نمی ذاری سرجاشون.) | put away وسایل را سر جای خودشان گذاشتن | 14 |
Can you please take out the trash? They stink up. (میشه لطفا آشغال ها رو ببری بیرون. بو می دن.) | take out the garbage/trash آشغال ها رو بیرون گذاشتن | 15 |
I’m tied up. Can you please get the door? (دستم بنده. می شه لطفا در رو باز کنی؟) کارهای خانه به انگلیسی | answer/get the phone/door به تلفن جواب دادن / در را باز کردن | 16 |
Can you do me a favor and clean up this mess in your room? (می تونی یه لطفی در حقم بکنی و این به هم ریختگی بزرگ اتاقت رو مرتب کنی؟) | clean up your room اتاق خود را تمیز کردن | 17 |
How often do you dust the shelves in your house? (هر چند وقت یه بار قفسه های توی خونه ت رو گردگیری می کنی؟) | dust the shelves از قفسه ها گردگیری کردن | 18 |
I really enjoy watering the flowers. It’s my favorite part of doing the chores around the house. (من واقعا از آب دادن به گل ها لذت می برم. وقتی کارهای خونه رو می کنم کار مورد علاقمه.) | water the flowers به گل ها آب دادن | 19 |
Have you checked the mail box yet? (هنوز صندوق پست رو چک نکردی؟) | check the mail box صندوق پستی را چک کردن | 20 |
سخن پایانی