آموزش زبان انگلیسی رایگان صفر تا صد [گام به گام]

تفاوت employee و employer در انگلیسی + ✅ مثال‌های متعدد

در ادامه مجموعه مقاله های آموزش رایگان زبان انگلیسی، با مطلب جدیدی برای صحبت درباره تفاوت employee و employer  در خدمت شما هستیم.  لطفا با ما همراه باشید.

شباهت تلفظی و ظاهری بعضی از کلمات انگلیسی می تواند زمینه بروز اشتباه زبان آموزان را فراهم کند. کلمه های employee  و employer  و employe  از جمله مواردی هستند که به دلیل شباهت معنایی، تلفظی و ظاهری باعث گیج شدن و بروز اشتباه بین زبان آموزان می شوند. در این مقاله قصد داریم که به ارائه مثال کاربرد معنایی هر یک را معرفی کنیم تا در به خاطر سپردن آن ها یه شما کمکی کرده باشیم.

Employ

فعلی به معنای “استخدام کردن” یا “به کار گرفتن” است.

به مثال های زیر دقت کنید:

The company decided to employ new marketing strategies to reach a wider audience.

ترجمه: شرکت تصمیم گرفت که شیوه های بازاریابی جدیدی رو به کار بگیره تا محدوده مخاطبینش رو گسترده تر کنه.

The restaurant plans to employ additional staff during the busy holiday season.

ترجمه: رستوران می خواد برای فصل تعطیلات کارکنان جدید استخدام کنه.

She was recently employed as a graphic designer at a renowned advertising agency.

ترجمه: اون اخیرا به عنوان طراح گرافیک توی یه آژانس تبلیغاتی مشهور استخدام شد.

He was offered a job at a prestigious law firm and gladly accepted the opportunity to be employed there.

ترجمه: توی یه شرکت حقوقی درجه بالا یه کار بهش پیشنهاد شد و اون هم با خوش حالی قبول کرد که اونجا استخدام بشه.

Employ

Employer

یک اسم به معنی “کارفرما” یا فردی که شخصی دیگر را استخدام می کند.

به مثال های زیر دقت کنید.

My employer provides excellent benefits and a supportive work environment.

ترجمه: کارفرمای من مزیت های کاری عالی و یه محیط کاربری حمایت گرانه فراهم کرده.

The employer conducted interviews to hire a new team member for the project.

ترجمه: کارفرما با تعدادی از افراد برای استخدام عضو جدیدی برای گروه پروژه مصاحبه کرد.

Employee

یک اسم به معنای “کارمند” یا کسی که توسط کارفرما برای پیشبرد کار خاصی استخدام شده باشد.

به مثال های زیر دقت کنید:

It is the responsibility of the employer to ensure a safe working environment for their employees.

ترجمه: وظیفه کارفرما اینه که برای کارمندانش یه محیط امن کاری فراهم کنه.

The employee filed a complaint against their employer for unfair treatment in the workplace.

ترجمه: کارمند از کارفرما به دلیل رفتار ناعادلانه در محیط کاری شکایت کرد.

The employee received a promotion for their outstanding performance and dedication.

ترجمه: آن کارمند به دلیل عملکرد برجسته و تعهد کاری اش ترفیع گرفت.

The company values its employees and strives to create a positive work environment.

ترجمه: شرکت برای کارمندانش ارزش قائله و هدفش اینه که یه محیط کاری مثبت رو برای اون ها فراهم کنه. تفاوت employee و employer 

The employees attended a training workshop to enhance their skills and knowledge.

ترجمه: کارمندان به یه ورکشاپ آموزشی رفتن تا مهارت ها و دانششون رو ارتقا بدن.

The new employee is still adjusting to the company’s culture.

ترجمه: کارمند حدید هنوز داره با محیط شرکت آشنا میشه.

The employee’s hard work and dedication were recognized with an Employee of the Month award.

ترجمه: سخت کوشی و تعهد کارمند باعث شد که جایزه بهترین کارمند ماه رو بگیره.

Employee

لینک های مفید

 

بهترین آموزشگاه های زبان تهران

 

تفاوت job  و  career  و work  در انگلیسی

 

 

 

 

 

 

لطفا امتیاز بدید
موسسه گاما

مژده آتش آب پرور

دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات انگلیسی و علاقه مند به هر چیزی که مرتبط با دنیای زبان انگلیسی باشد!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کارشناسان ثبت نام زبان
×