معادل های انگلیسی برای زشت + ✅ اصطلاحات مرتبط و مثال
در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای معرفی کلمه های مختلفی که در انگلیسی برای اشاره به مفهوم “زشت” به کار می روند در خدمت شما هستیم. پس از معرفی این کلمات گروهی از اصطلاحات مرتبط را نیز به شما آموزش می دهیم. لطفا با ما همراه باشید.
لیست کلمه های انگلیسی به معنای زشت
در جدول زیر می توانید با لیست کلمات انگلیسی که معادل کلمه زشت هستند آشنا شوید:
سرراست ترین کلمه انگلیسی به معنای “زشت”. I’ve lost so much weight that I feel ugly at this point. (به حدی وزن کم کرده م که در این مقطع احساس زشتی می کنم.) | ✅ Ugly |
این کلمه به موقعیتی اشاره دارد که فرد به خاطر مورد خاصی از حد معمول کم جذابیت تر یا زشت به نظر می آید. مثل وقتی که فرد در عکسی چندان خوب به نظر نمی رسد. But that’s an unflattering photo of me! You shouldn’t have showed that to anyone. (ولی من توی این عکسه زشت افتاده م. نباید به کسی نشونش می دادی.) | ✅ Unflattering |
این کلمه دقیقا به معنای زشت نیست بلکه به موقعیتی اشاره دارد که فرد چندان جذاب نیست. I’ve always thought of myself as plain. (هیچ وقت فکر نکرده م که جذابم.) | ✅ Plain |
شخص یا چیزی که هیچ جذابیتی نداشته باشد. Just because she’s a bit chubby, it doesn’t mean she’s unattractive. (فقط چون یه کم تپله به معنی این نیست که جذاب نیست.) | ✅ Unattractive |
به معنای وقتی است که فردی بیش از اندازه ساده و معمولی باشد. How could you describe someone so beautiful as homely? (چه طور می تونی همچین آدم خوشگلی رو معمولی ببینی؟) | ✅ Homely |
فرد یا چیزی که ظاهر تاثیرگذار و جالبی نداشته باشد. Despite the unprepossessing exterior of the building, the inside was beautifully decorated and welcoming. (فضای بیرونی ساختمان چندان تاثیرگذار نبود ولی فضای درونی به خوبی دکور شده بود و گرم به نظر میومد.) | ✅ Unprepossessing |
فرد یا چیزی که جذاب و زیبا نباشد. The food is kind of unappealing; it doesn’t look appetizing at all. (ظاهر غذا زشته؛ اصلا اشتها آور به نظر نمیاد.) | ✅ Unappealing |
چیزی یا کسی که زشت باشد و منظره خوبی برای نگاه کردن نداشته باشد. The unsightly pile of dirty clothes on her bed made me feel sick. منظره توده لباس های شسته نشده روی میزش باعث حالت تهوعم شد. | ✅ Unsightly |
چیزی که منظره عجیب و تا حدی ترسناک داشته باشد و با دیدنش به فرد احساس ناخوشایندی دست بدهد. “By now she’d had so much cosmetic surgery that she looked quite grotesque.” Taken from Cambridge Dictionary (به حدی جراحی های پلاستیک انجام داده بود که قیافه ش ناموزون و ترسناک شده بود.) | ✅ Grotesque |
چیزی که به شدت زشت و بدشکل باشد. معادل های انگلیسی زشت She wears the most hideous color combinations you could ever imagine. (اون زشت ترین ترکیب های رنگی که ممکنه به ذهنت برسه رو می پوشه.) | ✅ Hideous |
اصطلاحات انگلیسی درباره زشتی
در ادامه می توانید با تعدادی از اصطلاحات انگلیسی که به مفهوم زشتی اشاره دارند آشنا شوید.
- As ugly as sin
You look as ugly as sin in this outfit.
(توی این لباس خیلی زشت می شی.)
- Not a pretty sight
My room isn’t a pretty sight now; it’s very untidy.
(الان اتاقم خیلی جای دیدن نداره؛ خیلی به هم ریخته است.)
- Fell out of the ugly tree and hit every branch on the way down
That cat is hideous! It’s as if it fell out of the ugly tree and hit every branch on the way down.
(اون گربه خیلی زشته. کلا خیلی داغونه.)
- A face only a mother could love
He’s got an athletic body but he’s cursed with a face that only a mother could love.
(بدن ورزیده ای داره ولی قیافه ش اصلا جذاب نیست.)
- Got hit with the ugly stick
When he was making fun of his friend’s appearance, he joked, ‘Looks like you got hit with the ugly stick!’ though they both knew it was just playful teasing.
(وقتی داشت ظاهر دوستش رو مسخره می کرد به حالت شوخی گفت: “خیلی زشتی!” هر چند هر دوشون می دونستن که قصد بدی نداره و فقط شوخیه.) معادل های انگلیسی زشت
چنانچه به دنبال موسسه آموزشی مناسبی برای یادگیری زبان انگلیسی هستید به شما پیشنهاد می کنیم که لیست بهترین کلاس های زبان تهران را بررسی کنید.