اصطلاحات انگلیسی با dog : 🐶 معرفی 10 مورد + مثال
در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای معرفی اصطلاحات کاربردی انگلیسی که در آن ها از کلمه dog استفاده شده در خدمت شما هستیم. لطفا با ما همراه باشید.
این اصطلاحات شامل موارد زیر هستند:
Dog-tired
این اصطلاح به معنی خسته مفرط است.
Even though I was dog-tired when I got home, I didn’t get into bed because I had to finish an essay.
(با اینکه وقتی رسیدم خونه به شدت خسته بودم ولی نرفتم که بخوابم چون باید یه مقاله می نوشتم.
I studied really hard throughout the day and went to bed dog-tired at night.
(توی طول روز حسابی درس خوندم و خسته و کوفته شب رفتم به رخت خواب.)
Dog-eat-dog
به شرایط یا فضایی اشاره می کند که همه چیز به شدت رقابتی است و افراد برای برتری پیدا کردن نسبت به دیگران حاضر هستند دست به هر کاری بزنند. حتی اگر انجام این موارد چندان از نظر اخلاقی پذیرفته شده نباشد. اصطلاحات انگلیسی با dog
It’s a dog-eat-dog world out there. Real world isn’t as sheltered as your university life.
(دنیای اون بیرون خیلی بی رحم و رقابتیه. دنیای واقعی مثل زندگی دانشگاهیت محافظت شده نیست.)
Publishing industry is dog-eat-dog these days.
(صنعت نشر این روزها خیلی رقابتیه.)
Let sleeping dogs lie
این اصطلاح به موقعیتی اشاره دارد که فرد تصمیم می گیرد که موقعیت ناخوشایندی را به طور کل نادیده بگیرد یا درباره آن صحبت نکند. گاهی اوقات به عنوان هشدار نیز از آن استفاده می شود. به خصوص برای وقتی که بخواهید به کسی بگویید زیاد پی قضیه ای را نگیرد.
I thought about bringing up my concern about his well-being but decided instead to let sleeping dogs lie.
(به این فکر کردم که نگرانی هام درباره وضعیش رو مطرح کنم ولی به جاش تصمیم گرفتم که به روی خودم نیارم و نادیده ش بگیرم.)
Why do have to cause trouble all the time and can’t let sleeping dogs lie?
(چرا همه ش باید دردسر درست کنی و نمی تونی بذاری که اوضاع آروم بمونه؟)
Work like a dog
به سختی کار کردن و یا به لحنی خودمانی تر “جون کندن”.
I work like a dog and still can’t make ends meet.
(کلی جون می کنم و هنوز نمی تونم خرجم رو در بیارم.)
I worked like a dog for two years to save up money for a summer trip around Europe.
(دو سال تمام به سختی کار کردم تا برای یه سفر تابستونه دور اروپا پول جمع کنم.)
Like a dog with two tails
به فردی اشاره می کند که به شدت خوش حال باشد.
If I get into Harvard I’ll be like a dog two tails.
(اگر دانشگاه هارواد قبول بشم خیلی خوش حال می شم.)
When he heard the news he was like a dog with two tails.
(وقتی که خبر رو شنید حسابی خوش حال شد.)
Go to the dogs
این اصطلاح بیشتر در ارتباط با وضعیت سازمان ها یا شرکت های تجاری به کار می رود و به موقعیتی اشاره دارد که وضعیت تجارتی رو به وخامت می رود و دیگر مثل قبل چندان موفق نیست یا اینکه کیفیت آن دچار خدشه است.
My favorite café has gone to the dogs recently. I think I need to look for a new place.
(کیفیت کافه مورد علاقه م این روزها بد شده. فکر کنم باید دنبال جای جدیدی باشم.)
After you left, the business went to the dogs.
(بعد از اینکه تو رفتی اوضاع بیزنس هم خراب شد.)
In the doghouse
به شرایطی اشاره دارد که فرد به خطر اینکه کسی از دست او عصبانی یا ناراحت است در شرایط بدی قرار گرفته.
If you don’t go to his birthday party, you’ll be in the doghouse.
(اگر نری مهمونی تولدش وتوی در درسر می افتی و ازت ناراحت میشه.)
I’m in the doghouse for not telling her about the party.
(چون درباره مهمونی بهش نگفتم توی دردسر افتادم و ازم ناراحته.)
Sick as a dog
به شرایطی اشاره دارد که فرد به شدت بیمار است.
I’ve been sick as a dog in the last two days.
(توی دو روز گذشته حسابی مریض بوده م.)
My meal last night made sick as a dog.
(غذای دیشبم حسابی مریضم کرد.)
Dog days
به بازه زمانی اوایل جولای تا اوایل سپتامبر در تابستان اشاره دارد که هوا به شدت گرم است.
We should go on our trip before the dog days.
(باید قبل از گرم ترین روزهای تابستون بریم مسافرت.)
I spent most of the dog days in my room reading novels.
(بیشتر روزهای گرم تابستون رو توی اتاقم می مونم و رمان می خونم.)
Call of the dogs
اگر کسی با فردی حسابی بدجنس است و حرف های بدی به او می زند تا او را آزار بدهد می توانید از این اصطلاح استفاده کنید تا از او بخواهید از رفتارهایش دست بردارد. گاهی می تواند به خشونت فیزیکی افراد نیز اشاره داشته باشد و شما با گفتن آن از فرد می خواهید که درست رفتار کند.
She’s doing her best and you’re not helping there by criticizing her all the time. Can you try call off the dogs?
(داره تلاششو می کنه و تو با انتقاد کردن ازش به شکل مداوم کمکی نمی کنی. میشه لطفا این قدر از بدجنس بودن دست برداری؟)
I’ll do whatever you want, so just call off the dogs.
(هرکاری بخوای می خوانم پس دیگه این قدر عوضی بازی در نیار.) اصطلاحات انگلیسی با dog
مقاله های مرتبط
معرفی میوه ها به انگلیسی + اصطلاحات انگلیسی با میوه ها