اصطلاحات انگلیسی درباره گران و ارزان قیمت بودن + ✅ مثال
در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی، با مطلب جدیدی برای معرفی اصطلاحات انگلیسی که برای اشاره به گران و ارزان قیمت بودن چیزی به کار می روند در خدمت شما هستیم. لطفا با ما همراه باشید.
اصطلاحات انگلیسی درباره ارزان قیمت بودن
در جدول زیر می توانید با لیست اصطلاحات انگلیسی که به معنای ارزان قیمت بودن هستند آشنا شوید.
چیزی که به شدت ارزان قیمت باشد.
I couldn’t believe the price of the clothes at the discount store; they were cheap as chips and still looked stylish. (قیمت های لباس های تخفیف خورده فروشگاه باور نکردنی بود. با اینکه ارزون بودن ولی استایل های قشنگی داشتن.) | Cheap as chips |
چیزی که قیمت آن از حد معمول پایین تر باشد.
I found a cut-rate travel agency that offers amazing vacation packages at a fraction of the usual price. (یه آژانس مسافرتی ارزون پیدا کردم که پکیج تعطیلاتش از قیمت معمولی خیلی پایین تره.) | Cut-rate |
چیزی که چندان گران قیمت نباشد و به راحتی بتوان آن را خریداری کرد.
This new restaurant offers a delicious menu that’s both budget-friendly and perfect for a casual night out with friends. (رستوران جدید یه منو خوش مزه داره که هم گرون نیست و هم برای یه شب معمولی که با دوستات بری بیرون عالیه.) | Budget-friendly |
چیزی که ارزان قیمت باشد ولی در عین حال کاربردی باشد و یا فرد از آن راضی باشد.
We found a cheap and cheerful hostel during our backpacking trip, which allowed us to save money and still enjoy a comfortable stay. (یه هاستل ارزون قیمت و مناسب توی موقع کوله پشتی گردیمون پیدا کردیم که بهمون اجازه داد پولمون رو پس انداز کنیم و در عین حال یه جای خوب اقامت راحتی داشته باشیم.) | Cheap and cheerful |
اصطلاحات انگلیسی درباره گران قیمت بودن
در جدول زیر می توانید با لیست اصطلاحات انگلیسی که به معنای ارزان قیمت بودن هستند آشنا شوید.
چیزی که به شدت گران قیمت باشد.
I wanted to buy that designer handbag, but I knew it would break the bank, so I decided to save my money instead. (دلم می خواست اون کیف دستی برند رو بخرم ولی می دونستم خیلی گرون میشه پس تصمیم گرفتم که پولم رو نگه دارم.) | Break the bank |
چیزی که ارزان قیمت ولی با کیفیت باشد.
As an art collector, she was always on the lookout for high-end pieces that would not only appreciate in value but also beautifully adorn her home. (به عنوان یه کلسیونر هنر اون همیشه دنبال چیزهای باکیفیت ولی گرون قیمت بود که هم ارزش بالایی داشته باشن و هم خونه ش رو به خوبی تزئین کنن.) | High-end |
چیزی که گران قیمت باشد.
I know it’s a bit pricey but it looks really good on you. (می دونم یه کم گرونه ولی واقعا بهت میاد.) | Pricey |
چنانچه به دنبال موسسه آموزشی مناسبی برای یادگیری زبان انگلیسی هستید به شما پیشنهاد می کنیم که لیست بهترین آموزشگاه های زبان تهران را بررسی نمایید.