آموزش زبان انگلیسی رایگان صفر تا صد [گام به گام]

اصطلاحات فشن به انگلیسی: ✔️ معرفی واژگان + مثالهای متعدد

در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای معرفی واژگان مرتبط با دنیای فشن در انگلیسی در خدمت شما هستیم. لطفا با ما همراه باشید. اصطلاحات فشن به انگلیسی

لیست اصطلاحات فشن به انگلیسی

می توانید در جدول زیر لیستی از این اصطلاحات را همراه با توضیحات مربوطه و مثال مشاهده کنید:

آزمون تعیین سطح گاما

fashion show

This blue wrap dress is the most gorgeous and on-trend style this summer. You can see that a lot of influencers online who have taken fancy pictures with it.

(این لباس آبی بندی زیباترین و به روزترین استایل این تابستونه. می تونی ببینی که خیلی از اینفلوئنسرها توی شبکه های اجتماعی باهاش عکس های لاکچری گرفتن.)

On trend

مد روز بودن

They’re a fashionable couple.

(اون ها یه زوج پایبند به مد روز هستند.)

Fashionable

چیزی که مطابق مدروز باشد یا فردی که مطابق مد روز لباس می پوشد و رفتار می کند.

Unlike you I’m not a slave to fashion; I only look for something that makes me feel good. I don’t care if it’s on trend or not. Not all people are crazy like you.

(برخلاف تو من برده فشن نیستم. من فقط دنبال چیزی هستم که باعث بشه حس خوبی داشته باشم. برام مهم نیست که مدروز هست یا نه. همه مردم مثل تو دیوونه نیستن.)

Slave to fashion

به فردی اشاره می کند که به حالت وسواس گونه ای تمایل دارد که سروظاهرش مطابق با مد روز باشد و از هیچ تلاشی در این امر فروگذاری نمی کند.

Her sense of style is a bit old-fashioned. She’s into retro style and thinks that it’s really cool, but it’s not.

(سلیقه مدش یه کم از مد افتاده است. به تیپ های قدیمی علاقه داره و فکر می کنه که خیلی باحاله ولی در حقیقت این طور نیست.)

Old fashioned

قدیمی و از مدافتاده

I like your retro style; you look like an art student in the seventies.

(عاشق تیپ قدیمیت هستم. شبیه دانشجوهای هنر دهه هفتاد شدی.)

Retro

نوعی از استایل که الهام گرفته از فشن گذشته باشد. برخلاف old-fashioned این کلمه همیشه بار معنایی منفی ندارد و بیشتر به زمانی اشاره می کند که افراد به دنبال احیای استایل خاصی از گذشته هستند.

Skinny jeans went out of fashion a few years ago.

(شلوارهای جین تنگ چند سال پیش از مد خارج شدند.)

Go out of fashion

منسوخ شدن استایل خاصی

Do you guys also have a casual day of work? I love our casual Friday when I can wear whatever I want without being concerned about the dress code in the office.

(شما هم روز لباس راحتی پوشیدن سرکار دارید؟ عاشق جمعه ها هستم که اجازه داریم لباس راحتی بپوشیم و من می تونم هر چی دلم می خواد بپوشم بدون اینکه درگیر کد لباس توی اداره باشم.)

نکته: casual day of work روزی در بسیاری از محیط های کاری است که به کارکنان خود اجازه می دهند که به جای لباس های رسمی محیط اداری با یک استایل راحتی سرکار حاضر شوند.

Casual style/clothing

به تیپ عادی و روزمره افراد اشاره می کند که راحت بودن و کاربردی بودن اصل مهم آن است.

Shit dresses have established themselves as a must-have style this summer.

(لباس های کوتاه مربعی شکل این تابستون به عنوان یه استایل ضروری خودشون رو تثبت کرده ن.)

Must-have

این کلمه به محصولی اشاره می کند که به شدت به روز باشد و افراد احساس نیاز کنند که حتما باید از آن در استایل خود استفاده کنند.

You really look good in this red dress! You’re absolutely stunning.

(خیلی این لباس قرمز بهت میاد. خیلی خوشگل شدی.)

Look good in something

وقتی که لباسی خیلی به فردی بیاید و روی تن او زیبا باشد.

Why are you all dressed-up? Where are you going?

(چرا همه تون شیک و پیک کردین؟ کجا دارین می رین؟)

Dressed-up

فردی که بهترین لباس های خود را برای مراسم خاصی پوشیده باشد. به طور معمول لباس های رسمی.

Marilyn Monroe was undeniably a fashion icon.

(مرلین مونرو بی هیچ شکی یک فشن آیکان بود.)

Fashion icon

افراد مشهوری که در دنیای فشن تاثیرگذاری زیادی داشته باشند.

We went to the wedding dressed to kill.

(با لباس های جذاب و شیک رفتیم به عروسی.)

Dressed to kill

پوشیدن لباس های جذاب و شیک

She ruined my designer bag?

(کیف مارک دارم رو خراب کرد.)

Designer brand

به اقلامی اشاره دارد که توسط شرکت های معروف دنیای مد تهیه شده باشند.

My dream is to found my own fashion house one day.

(آرزوم اینه که یه روز شرکت مد خودم رو تاسیس کنم.)

Fashion house

شرکت هایی که دنیای مد و فشن فعالیت می کنند، به خصوص شرکت های مشهور این صنعت.

I’m invited to a fashion show.

Fashion show

مراسمی برای به نمایش گذاشتن تازه ترین کارهای یک طراح مد یا یک شرکت مد و فشن.

A lot of the things you see on the catwalk aren’t really something ordinary people would want to wear.

(خیلی از چیزهایی که توی برنامه های شو می بینید دقیقا چیزی نیستند که مردم عادی بخوان بپوشن.)

Catwalk

استیجی که مدل ها با قدم زدن بر روی آن لباسی را معرفی می کنند.

You should ask July to help you pick a dress for the wedding. She has a great sense of style, you know?

Have a sense of style

شم خوبی در زمینه مد داشتن

 

مقاله های مرتبط

معرفی انواع لباس زنانه به انگلیسی

لطفا امتیاز بدید
موسسه گاما

مژده آتش آب پرور

دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات انگلیسی و علاقه مند به هر چیزی که مرتبط با دنیای زبان انگلیسی باشد!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
کارشناسان ثبت نام زبان
×