آموزش زبان انگلیسی رایگان صفر تا صد [گام به گام]

اصطلاحات انگلیسی به معنای “قال گذاشتن”: ✅ فعل های کاربردی + مثالهای متعدد

در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای معرفی اصطلاحات انگلیسی که به معنای “قال گذاشتن” به کار می روند در خدمت شما هستند. مواردی که در این مقاله معرفی می کنیم از جمله فعل هایی هستند که به وفور در زبان عامیانه استفاده می شوند و به احتمال زیاد در فیلم های انگلیسی زبان زیاد با آن با برخورد می کنید. لطفا با ما همراه باشید. قال گذاشتن به انگلیسی

Flake on someone

از این مورد زمانی استفاده می شود که فرد دقیقا قبل از یک قرار قبلی همه برنامه ها را کنسل می کند و به طرف مقابل خبر می دهد که نمی تواند به قولش عمل کند. پس اگر وقتی لباس پوشیده اید و آماده بیرون رفتن هستید یک پیام از دوستتان دریافت می کنید که می گوید نمی تواند همان طور که بهتان قول داده در کافه شما را ببیند شما هم گرفتار بلای این فعل شده اید.

به مثال های زیر دقت کنید:

I really didn’t mean to flake on you and I hope you’re not upset with me, but I don’t feel well. I need to rest. I’m sorry.

(نمی خواستم قالت بذارم و امیدوارم ازم ناراحت نباشی ولی حالم خوب نیست. احتیاج دارم که استراحت کنم. متاسفم.)

This is the third time he’s flaked on me. There’s no excuse for this. I’m going to stop talking to him.

(این بار سومه که من رو قال می ذاره. دیگه واقعا هیچ بهونه ای براش نیست. دیگه می خوام باهاش قطع رابطه کنم.)

I really hate it that you flake on me before our meetings.

(از اینکه قبل از جلسه هامون من رو قال می ذاری متنفرم.)

flake on

Bail on someone

این مورد به زمانی اشاره دارد که فرد بدون هیچ حرف و گفتی به یکباره ناپدید می شود و به شما توضیح نمی دهد که چرا شما را معلق در هوا و در انتظار رها کرده است.

به مثال های زیر دقت کنید:

It wasn’t nice of you to bail on me at the party – I went there for you and then you just left without saying a word.

(اصلا کار خوبی نبود که توی مهمونی ولم کردی – من به خاطر تو رفتم اونجا و بعدش تو بدون یه کلمه ولم کردی رفتی.)

I can’t believe she bailed on me after 12 years of friendship.

(باورم نمیشه که بعد از 12 سال دوستی این شکلی قالم گذاشته.)

bail on

Stand someone up

تصور کنید که دوستتان یا هر شخصی دیگری به شما گفته که در کافه ای شما را می بیند. شما به آنجا می روید و برای مدت طولانی منتظر فرد می مانید ولی سروکله فرد اصلا و ابدا پیدا نمی شود. در چنین حالتی فعلی که باید از آن استفاده کنید فعل بالاست.

He’s stood me up twice. I can’t believe I let it happen for a second time. I shouldn’t have agreed to meet him again.

(تا الان دوبار قالم گذاشته. باورم نمی شه گذاشتم دوبار این بلا سرم بیاد. نباید قبول می کردم که دوباره ببینمش.)

stand someone up

لطفا امتیاز بدید
موسسه گاما

مژده آتش آب پرور

دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات انگلیسی و علاقه مند به هر چیزی که مرتبط با دنیای زبان انگلیسی باشد!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کارشناسان ثبت نام زبان
×