گرامر for در زبان انگلیسی: ✅📚 معرفی تمام کاربردها + مثالهای متعدد
در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای گرامر for و معرفی تمام کاربردهای معنایی مختلف آن در خدمت شما هستیم. لطفا با ما همراه باشید.
گرامر for : اشاره به زمان
از این کلمه برای اشاره به طول مدت انجام کاری استفاده می شود.
I’ve been waiting here for more than two hours.
(بیشتر از دو ساعته که اینجا منتظرم.)
We lived in Shiraz for 15 years.
(به مدت پانزده سال شیراز زندگی کردیم.)
I haven’t seen him for five years.
(پنج ساله که ندیدمش.)
I usually spend a couple of hours in the garden reading books every day.
(معمولا چند ساعت رو هر روز توی باغ به کتاب خوندن می گذرونم.)
گرامر for : اشاره به افراد
زمانی که بخواهیم بگوییم که چیزی برای فرد یا افراد خاصی انجام شده یا اینکه آن ها دریافت کننده چیزی بوده اند، می توانیم از این کلمه استفاده کنیم.
I bought a book for my friend.
(برای دوستم یه کتاب خریدم.)
He needs to provide for his family of five.
(اون باید برای خانواده پنج نفره ش پول در بیاره.)
گرامر for : اشاره به هدف انجام کاری
اگر بخواهیم بگوییم که فعالیتی به چه منظور و با چه هدفی انجام می شود می توانیم از این کلمه استفاده کنیم:
I’m going out for dinner tonight.
(امشب برای شام می رم بیرون.)
I need to get a laptop for my job.
(باید برای کارم یه لپ تاپ جدید بگیرم.)
در غالب این معنا این کلمه به کرات در ساختار پرسشی what … for? استفاده می شود. ساختاری پرسشی که معنایی مشابه به why دارد و برای پرسیدن هدف و دلیل چیزی به کار می رود.
What are you here for?
(برای چی اینجایی؟)
What are you doing this for?
(برای چی این کارو می کنی؟)
به عنوان یک حرف ربط برای بیان دلیل
در اکثر مواقع for به عنوان یک حرف اضافه در جملات انگلیسی بالا می رود. چیزی که در مثال ها و کاربردهای بالا دیدیم نمونه ای از عملکرد این کلمه به عنوان حرف اضافه است. با این وجود در مواردی می توان دید که به عنوان یک حرف ربط نیز در جمله های انگلیسی ظاهر می شود. در چنین مواقعی معنایی مشابه با because دارد و برای بیان دلیل انجام کاری به کار می رود.
گفتنی است که این کاربرد for به شدت رسمی است و چندان جایی در گفت و گوهای محاوره ای ندارد.
She refused to meet her parents, for she was bitterly angry with them.
(او از دیدن والدینش خودداری کرد چرا که به شدت از دست آن ها عصبانی بود.)
For به عنوان بخشی از عبارت های فعلی
همچنین به کرات می توان این کلمه را به عنوان بخشی از عبارت های فعلی (phrasal verbs) در انگلیسی مشاهده کرد.
I’m looking for my brother.
(دارم دنبال برادرم می گردم.)
I can only speak for myself.
(من می تونم فقط از طرف خودم حرف بزنم.)
Are you sure he’s the person you want to settle for?
(مطمئنی که اون همون آدمیه که می خوای باهاش سر و سامون بگیری؟)