کاربرد و تفاوت for example و for instance در انگلیسی + ✅ مثال های متعدد

در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای صحبت درباره کاربرد معنایی for example و for instance و همچنین بررسی اینکه آیا تفاوتی میان آن ها وجود دارد یا نه در خدمت شما هستیم. لطفا با ما همراه باشید.

کاربرد معنایی for example و for instance

هر دو عبارت به عنوان راهی برای ارائه مثال یا توضیحات بیشتر درباره موضوعی به کار می روند. ترجمه مستقیم آن ها در زبان فارسی می شود “به معنای مثال”.

به مثال های زیر دقت کنید:

It is obvious that she’s trying her best to do better. Have you noticed that, for example, she tries to have more class participation?

(واضحه که داره سعیش رو می کنه که عملکرد بهتری داشته باشه. به عنوان مثال دقت کردی که سعی می کنه که توی کلاس مشارکت بیشتری داشته باشه؟)

Most of my colleagues were there – John and Daniel, for example.

(بیشتر همکارهام اونجا بودن. مثلا جان و دنیل.)

Writing an essay, for example, isn’t as difficult as most of you think it is.

(به عنوان مثال نوشتن مقاله اون قدرها هم که فکر می کنید سخت نیست.)

He’s been improving. Take a look at his last painting, for instance.

(داره پیشرفت می کنه. به عنوان مثال یه نگاهی به آخرین نقاشیش بنداز.)

If you tried to listen to more of his songs, for instance, you might have understood what I mean.

(به عنوان مثال اگر سعی کنی که به آهنگ های بیشتری ازش گوش بدی ممکنه بفهمی چی می گم.)

آیا تفاوتی بین for example و for instance وجود دارد؟

یکی از سوالاتی که برای خیلی از افراد به وجود می آید آن است که آیا تفاوت قابل توجهی بین for example و for instance وجود دارد؟

در جواب باید بگوییم که تفاوت خاصی میان این دو وجود ندارد و به طور معمول در همه موارد به جای یک دیگر استفاده می شوند. فقط for example لحنی رسمی تر دارد و بیشتر مناسب متن های آکادمیک و رسمی است تا for instance.