تفاوت forget to do و forget doing در زبان انگلیسی: 📚توضیح + مثالهای متعدد
در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای معرفی تفاوت forget to do و forget doing در خدمت شما هستیم. لطفا با ما همراه باشید.
در بعضی از موارد اینکه فعلی با infinitive دنبال شود و یا نه gerund تاثیر چندانی بر مفهوم انتقالی آن ندارد. با این وجود برای تعدادی از فعل ها این موضوع حقیقت ندارد. از جمله این افعال forget است که با توجه به نوع فعلی که بعد از آن قرار می گیرد مفهوم های متفاوتی از آن برداشت می شود. در این مقاله درباره این وجه تمایز صحبت می کنیم.
کاربرد forget doing در انگلیسی
زمانی از این ساختار استفاده می کنیم که بخواهیم درباره چیزی که در گذشته انجام گرفته است صحبت کنیم. در حقیقت برای انتقال این مفهوم که با وجود انجام کاری در گذشته خاطره ای از انجام آن ندارید و یا اینکه نمی توانید کاری را که انجام داده اید فراموش کنید.
برای درک بهتر به مثال های زیر دقت کنید:
I’d forgotten having my lunch-box in bag.
(فراموش کرده بودم که ظرف غذام رو توی کیفم دارم.)
I’ll never forget having these moments with you.
(هرگز لحظه های را که با تو داشتم فراموش نمی کنم.)
She’d forgotten spending a day with us last year.
(اون یادش رفته بود که پارسال یک روز رو باهامون گذرونده بود.)
کاربرد forget to do در انگلیسی
در عوض از این ساختار برای اشاره به مواردی که مقید به انجام آن هستیم استفاده می کنیم.
در دو حالت می توان از آن استفاده کرد:
- یادآوری به فردی که انجام کاری را فراموش نکند. در چنین حالتی باید از فعل امری استفاده کرد.
Don’t forget to buy your dad a birthday gift.
(یادت نره که برای بابات یه هدیه تولد بخری.)
Don’t forget to bring your books with you.
(یادت نره که کتابات رو با خودت بیاری.)
- گفتن اینکه فرد انجام کاری را که مقید به محقق کردن آن بوده فراموش کرده یا نکرده است. در چنین حالتی باید از فعل زمان گذشته استفاده کرد.
She forgot to call her parents in the morning.
(یادش رفت که صبح به پدرومادرش زنگ بزنه.)
I didn’t forget to send him a sweet message before going to bed.
(یادم نرفت که قبل از رفتن به تخت خواب براش یه پیام دوست داشتنی بفرستم.)
They forgot to turn off the light.
(یادشون رفت که لامپ رو خاموش کنن.)
He didn’t forget to tell her that she was no longer welcome in their house.
(یادش نرفت که بهش بگه که دیگه توی خونشون جایگاهی نداره.)