کاربرد معنایی from time to time در زبان انگلیسی: 📚 توضیح + مثالهای متعدد
در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای صحبت درباره کاربرد معنایی from time to time در خدمت شما هستیم. لطفا با ما همراه باشید.
کاربرد معنایی from time to time : توضیح
این عبارت در زبان انگلیسی در حقیقت معادل قید تکرار sometimes و به معنای “گاهی اوقات” می باشد. هر دو از نظر کاربرد معنایی عملکردی مشابه دارند و بیشتر بنابر سلیقه شخصی افراد یکی را انتخاب می کنند.
این اصطلاح به طور معمول در انتهای جمله ها یا جمله واره ها ظاهر می شود. استفاده از آن در ابتدای جمله ها غیرممکن نیست ولی کمتر اتفاق می افتد. برخی از افراد ممکن است استفاده از آن در ابتدای یک جمله را تا حدی ادبی تلقی کنند که در گفت و گوهای روزمره جایی ندارد. هر چند که بیشتر بحث سلیقه شخصی مطرح است.
She calls me from time to time; she’s probably trying to be nice.
(هر از چندگاهی بهم زنگ می زنه. فکر کنم فقط می خواد رسم ادب رو به جا بیاره.)
I can’t let of the love I had for him. Even now I think of him time to time.
(نمی تونم بی خیال عشقی بشم که براش داشتم. حتی الانم هر از چند گاهی بهش فکر می کنم.)
From time to time you can send me a message, but try not to do it too much.
(هر از چندگاهی می تونی بهم پیام بدی ولی سعی کن که زیاد این کارو نکنی.)
معرفی معادل های دیگر from time to time در انگلیسی
در جدول زیر می توانید لیستی از معادل های احتمالی برای from time to time را در انگلیسی ببینید.
Sometimes we spend hours talking to each other and even that doesn’t feel enough. I wish I could spend more time with him. (گاهی اوقات ساعت با هم حرف می زنیم و حتی این هم کافی به نظر میاد. کاش می تونستم وقت بیشتری باهاش بگذرونم.) | sometimes |
I don’t mind helping people occasionally, but it’s beyond me to listen to her problems all the time. (با اینکه گاهی اوقات به مردم کمک کنم مشکلی ندارم ولی دیگه فراتر از منه که مدام به مشکلاتش گوش بدم.) | Occasionally |
At times I had this urge to pick the phone and call him. (گاهی اوقات این حس رو دارم که دلم می خواد گوشی رو بردارم و بهش زنگ بزنم.) | At times |