آموزش زبان انگلیسی رایگان صفر تا صد [گام به گام]

معرفی واژگان مکان های طبیعی در انگلیسی + ⛰️ معرفی اصطلاح

در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای معرفی نام مکان های طبیعی در این در زبان در خدمت شما هستیم. لطفا با ما همراه باشید. مکان های طبیعی در انگلیسی

لیست نام مکان های طبیعی در انگلیسی

در جدول زیر می توانید لیستی از نام مکان های طبیعی را همراه با ترجمه فارسی مشاهده کنید.

کوه

Mountain

1

آبشار

Waterfall

2

کوه آتش فشان

Volcano

3

یخچال طبیعی

Glacier

4

اقیانوس

Ocean

5

کوه یخی

Iceberg

6

دریا

Sea

7

آبدره

Fjord

8

تپه

Hill

9

رودخانه

River

10

جویبار

Stream

11

دریاچه

Lake

12

آبفشان

Geyser

13

توندرا

Tundra

14

دره

Valley

15

باتلاق

Swamp

16

خلیج

Gulf

17

دلتا

Delta

18

فلات

Plateu

19

غار

Cave

20

ژرف دره

Canyon

21

واحه

Oasis

22

تخت تپه

Mesa

23

صحرا

Desert

24

تپه ماسه ای

Dune

25

ساحل

Beach

26

شبه جزیره

Peninsula

27

مجمع الجزایر

Archipelago

28

مرغزار

Prairie

29

جزیره

Island

30

خلیج کوچک

Cove

31

پرتگاه

cliff

32

جنگل

Forest

33

باریکه خاکی

Isthmus

34

مرداب

Marsh

35

ابگیر

Pond

36

دشت

Plain

37

آبراهه

Canal

38

geographical places

اصطلاحات انگلیسی با نام مکان های جغرافیایی

در ادامه می توانید با تعدادی از اصطلاحات انگلیسی که در آن ها نام مکان های جغرافیایی به کار رفته است آشنا شوید.

  • Across the pond

مردم کشورهای آمریکا و بریتانیا برای اشاره به کشور طرف مقابل از این اصطلاح استفاده می کنند.

“I think we’re going to head across the pond to London for our vacation this summer.”

(فکر کنم امسال تابستون برای تعطیلات بریم اون طرف اقیانوس به لندن.)

  • Between the Devil and the Deep Blue Sea

اگر فردی بگوید که بین شیطان و دریای عمیق آبی گیر کرده به این معناست که دو انتخاب پیش روی اوست که هر دو به شدت ناخوشایند هستند.

I’m caught between the devil and the deep blue sea. If I tell him the truth he’ll get hurt and if I don’t it’s betraying his trust.

(توی موقعیت ناخوشایندی قرار گرفتم. اگر بهش حقیقت رو بگم آسیب می بینه و اگر نگم خیانت کردن به اعتمادشه.)

  • King of the hill

فردی که در حیطه کاری خود موفق و صاحب نام باشد.

I feel like king of the hill ever since my first short story was published.

(از وقتی که داستان کوتاه اولم چاپ شد خیلی احساس موفقیت می کنم.)

  • Tip of the iceberg

چیزی که فقط بخش کوچکی از مشکلی جدی تر و پیچیده است.

The violence reported in the media is just the tip of the iceberg.

(خشونتی که توسط رسانه ها منتشر شده فقط یه بخش کوچکی از مشکله.)

 

لطفا امتیاز بدید
موسسه گاما

مژده آتش آب پرور

دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات انگلیسی و علاقه مند به هر چیزی که مرتبط با دنیای زبان انگلیسی باشد!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کارشناسان ثبت نام زبان
×