گرامر get to در زبان انگلیسی: 📚 توضیح + مثالهای متعدد
در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای صحبت درباره کاربرد معنایی و گرامر ساختار get to در خدمت شما هستیم. لطفا با ما همراه باشید. گرامر get to
ساختارهای متنوع get to
حقیقت اینجاست که بعد از get to ساختارهای متنوعی استفاده می شوند که هر کدام در نوع خود معنی منحصر به فردی دارند. در ادامه به معرفی این ساختارها می پردازیم.
Get to someone
اگر بعد از get to از یک اسم یا ضمیر مربوط به انسان ها استفاده شود به معنای اذیت کردن یا آزار دادن آن فرد است یا به اصطلاحی به معنای روی مخ او رفتن.
به مثال های زیر دقت کنید:
His comments started to get to me.
(نظراتش شروع کرد به آزار دادنم.)
Don’t let him to get to you.
(نذار که بره روی مخت.)
Get to doing something
اگر بعد از این ساختار از شکل ing دار یک فعل یا همان اسم مصدر (gerund) استفاده شود به معنای شروع کردن فعالیت خاصی است.
به مثال های زیر دقت کنید:
I got to thinking that she probably hated me.
(شروع کردم به فکر کردن به اینکه اون احتمالا از من بدش میومد.)
I got to working on a new project.
(شروع کردم به کار کردن روی یه پروژه جدید.)
Get to do something
در عوض اگر بعد از این ساختار از شکل ساده فعل استفاده شود به معنای فرصت انجام کاری را به دست آوردن یا موقعیت برای انجام کاری فراهم شدن است.
برای درک بهتر به مثال های زیر دقت کنید:
I got to meet her yesterday when I was in campus.
(دیروز وقتی که توی محیط دانشگاه بودم تونستم ببینمش.)
I’m sorry I didn’t get to call you tonight. Honestly, I was so tired I fell asleep as soon as I got home.
(متاسفم که نتونستم دیشب بهت زنگ بزنم. حقیقتا به حدی خسته بودم که همین که رسیدم خونه خوابم برد.)
مثال های بیشتر در جمله های انگلیسی
به مثال های بیشتر از ساختارهای بالا در جمله های بیشتر دقت کنید:
I hope I get to Ellen’s party tonight. I really need to socialize more.
(امیدوارم که بتونم امشب برم به مهمونی الن. به این نیاز دارم که با آدم های بیشتری تعامل کنم.)
You get to stay up after 10 pm if you finish your homework in less than half an hour.
(اگر توی کمتر از نیم ساعت تکالیفت رو تموم کنی اجازه داری که بعد از ساعت ده شب بیدار بمونی.)
I was really surprised when he got to talking to me out of nowhere; I thought he didn’t like me.
(وقتی شروع کرد به حرف زدن باهام خیلی تعجب کردم؛ فکر می کردم که از من خوشش نمیاد.)
The heat was starting to get to me.
(گرما دیگه داشت اذیتم می کرد.)