آموزش زبان انگلیسی رایگان صفر تا صد [گام به گام]

30 کالوکیشن پرکاربرد give در زبان انگلیسی + ✅📚 مثالهای متعدد

در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای معرفی 30 مورد از کالوکیشن های پرکاربرد فعل give در خدمت شما هستیم. لطفا با ما همراه باشید. کالوکیشن پرکاربرد give

جدول 30 کالوکیشن پرکاربرد give در انگلیسی

در جدول زیر می توانید لیستی از این کالوکیشن ها را همراه با مثال مشاهده کنید:

give someone a call/ring

با کسی تماس گرفتن

1

give someone a chance

(به کسی شانس دادن)

2

give someone a choice

(به کسی حق انتخاب دادن)

3

give someone a ride/lift

(کسی را با ماشین به جایی رساندن)

4

not give a damn/fig

(به چیزی اهمیت ندادن)

5

give someone a hug

(کسی را بغل کردن)

6

give someone a kiss

(کسی را بوسیدن)

7

give someone a hand

(به کسی کمک کردن)

8

give a speech/talk

(سخنرانی کردن)

9

give birth

(به دنیا آوردن)

10

give someone a headache

(به کسی سردرد دادن)

11

give an answer

(جواب دادن)

12

give someone permission to do something

(به کسی اجازه انجام کاری را دادن)

13

Give someone some/a piece of advice

(کسی را نصیحت کردن)

14

give an idea

(ایده دادن)

15

give someone credit for

(به کسی برای چیزی بها دادن)

16

give an example

(مثال زدن)

17

give an opinion

(نظر دادن)

18

give notice

(اطلاع رسانی کردن)

19

give priority

(مقدم شمردن)

20

give information

(اطلاعات دادن)

21

give someone a heads up

(به کسی اطلاع دادن)

22

give rise to

(باعث ایجاد چیزی شدن)

23

give thoughts to

(به چیزی فکر کردن، چیزی را بررسی کردن و در نظر گرفتن)

24

give someone pause

(باعث توقف و مکث کسی شدن)

25

Give someone a hard time

(باعث اوقات سختی برای کسی شدن)

26

give my best to someone

(سلامم را به فلانی برسان)

27

give something a go

(برای انجام کاری تلاش کردن)

28

give the impression

(تاثیر اولیه ای که فرد از خود نشان می دهد)

29

Give hope

(امید دادن)

30

not give a damn

مثال استفاده از کالوکیشن های give در جملات انگلیسی

می توانید مثال استفاده از کالوکیشن های بالا را در جملات زیر ببینید:

Give me a call ASAP.

(هر چه سریعتر باهام تماس بگیر.)

Just give me a second chance to make everything right.

(فقط بهم یه شانس دوباره بده تا همه چیز رو درست کنم.)

Given the choice, I wouldn’t have gone to the party.

(اگر حق انتخاب داشتم به مهمونی نمی رفتم.)

I have to give Brook a lift to work now. I’ll call you back in half an hour.

(الان باید بروک رو برسونم سرکار. نیم ساعت دیگه بهت زنگ می زنم.)

I don’t give a damn about how you’re doing.

(اصلا واسم مهم نیست که حال و احوالت چطوره.)

give an example

He gave me a hug before he left.

(قبل از اینکه بره بغلم کرد.)

Her mother gave her a kiss on the cheek and said that she was proud of her.

(مادرش لپش رو بوس کرد و بهش گفت که بهش افتخار می کنه.)

My brother asked me to give a speech at his wedding.

(برادرم ازم خواست که برای توی عروسیش کمی صحبت کنم.)

She gave birth to a baby girl this morning.

(امروز صبح یه نوزاد دختر رو به دنیا آورد.)

Getting into college gives me hope that things are actually going to get better.

(قبول شدن توی دانشگاه این امید رو بهم می ده که واقعا همه چیز قراره بهتر بشه.)

I gave some thoughts to your job offer, and I’ve decided to decline it.

(به پیشنهاد شغلیتون کمی فکر کردم و تصمیم گرفتم که ردش کنم.)

If you ever decide to quit your job you need to give us a two-week notice.

(اگر یه زمانی تصمیم گرفتی که شغلت رو رها کنی باید از دو هفته قبل ما رو مطلع کنی.)

It’s time to give yourself credit for all the things you’ve done for this family.

(وقتشه که برای تمام کارهای خوبی که برای این خانواده انجام دادی به خودت بها بدی.)

Being around kids always gives me a headache.

(بودن دور و بر بچه ها همیشه بهم سردرد می ده.)

Let me give you a piece of advice: if you’re not confident enough you can’t make it in this industry.

(بذار یه نصیحتی بهت بکنم: اگر به اندازه کافی اعتماد به نفس نداشته باشی نمی تونی توی این صنعت موفق بشی.)

give it a go

You never gave me an answer. I’m still waiting for one.

(هیچ وقت جوابمو ندادی. هنوزم منتظر به جوابم.)

These boxes are way too heavy for me to carry. Can you give me a hand?

(این جعبه ها زیادی برام سنگین هستن. میشه بهم یه کمکی بکنی؟)

The president’s speech gave rise to more protests.

(سخنرانی رئیس جمهور اعتراضات بیشتری را برانگیخت.)

Can you give us an example?

(میشه برامون یه مثال بزنی؟)

5/5 - (1 امتیاز)
موسسه گاما

مژده آتش آب پرور

دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات انگلیسی و علاقه مند به هر چیزی که مرتبط با دنیای زبان انگلیسی باشد!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کارشناسان ثبت نام زبان
×