کاربرد معنایی here goes nothing در انگلیسی: ✅ معرفی اصطلاح + مثال
در ادامه سری مقاله های آموزش تدریجی زبان انگلیسی، با مطلب جدیدی برای صحبت درباره کاربرد معنایی اصطلاح انگلیسی here goes nothing در خدمت شما هستیم. در این مقاله توضیح می دهیم که شیوه صحیح استفاده از این اصطلاح به چه صورت است. لطفا با ما همراه باشید.
اصطلاح here goes nothing نمایانگر نوعی احساس عدم اعتماد به نفس یا اطمینان در فرد هنگام تلاش برای انجام دادن کاری جدید، سخت یا نا خوشایند است. فرد می خواهد دست به کاری بزند که از نتیجه آن خبری ندارد و چندان هم مطمئن نیست که نتیجه مثبت خواهد شد. این اصطلاح بیانگر همین موضوع می باشد.
معنای آن چیزی شبیه به این است: “هر چه شد، شد.”
برای درک بهتر به مثال زیر دقت کنید.
I’ll talk to her about it. Here goes nothing.
اینجا در حقیقت گوینده می گوید: “درباره ش باهاش حرف می زنم. دیگه نمی دونم چی بشه.”
در حقیقت فرد اطمینان ندارد که صحبتش با طرف مقابل به نتیجه دلخواه می رسد یا اینکه باعث نا امیدی می شود. پس از اصطلاح مربوطه استفاده می کند تا این احساس را انتقال دهد.
در ادامه به مثال های بیشتر از این اصطلاح دقت کنید.
I’ve never spoken before an audience, so here goes nothing.
ترجمه: من هیچ وقت جلوی بقیه حرف نزده م. دیگه نمی دونم چی پسش بیاد.
I took the ball in my hands and said, “here goes nothing.”
ترجمه: توپ رو توی دستم گرفتم و گفتم: “هر چی شد، شد”.
It’s her first time driving after getting her driver’s license. So here goes nothing.
ترجمه: اولین باره که بعد از گرفتن گواهینامه رانندگی می کنه. دیگه هرچه باداباد.
در ادامه شما سعی کنید که جمله های زیر را معنی کنید.
John took a deep breath and approached the stage. “Here goes nothing,” he muttered before delivering his speech.
Sarah stood at the edge of the diving board, hesitating for a moment. She closed her eyes, gathered her courage, and whispered, “Here goes nothing,” before diving into the pool.
Mark nervously clicked the “Submit” button on his job application, saying to himself, “Here goes nothing. I hope they call me for an interview.”
Lisa gathered her art supplies and sat down to paint a portrait. She stared at the blank canvas and thought, “Here goes nothing,” before dipping her brush into the paint.
Tom stood in front of the mirror, adjusting his tie. He took a deep breath, looked himself in the eye, and said, “Here goes nothing,” before heading out for his important job interview.
چناچه به دنبال موسسه آموزشی مناسبی برای یادگیری زبان انگلیسی هستید به شما پیشنهاد می کنیم که لیست بهترین آموزشگاه های زبان تهران را بررسی نمایید.