لوازم خانگی به انگلیسی: ✅ معرفی واژگان + جدول + مثالهای متعدد
در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای معرفی واژگان مرتبط با لوازم خانگی به انگلیسی در خدمت شما هستیم. لطفا با ما همراه باشید.
“لوازم خانگی” به انگلیسی چه می شود؟
در مرحله اول پیش از اینکه لیستی از واژگان انگلیسی لوازم خانگی به شما ارائه دهیم درباره این حرف بزنیم که خود “لوازم خانگی” به انگلیسی چه می شود:
Household tools, devices and equipment
تعداد واژگان مرتبط با لوازم خانگی بسیار بالاست. پس در این مقاله تمرکز ما بر روی معرفی مواردی است که در زندگی روزمره کاربردهای بیشتری دارند و احتمال اینکه مجبور شوید از آن ها در گفت و گوهای انگلیسی خود استفاده کنید بالاتر است.
لیست لوازم خانگی به انگلیسی
در جدول زیر می توانید لیستی از لوازم خانگی به انگلیسی همراه با مثال و توضیحات مشاهده کنید:
لامپ های عطری وسیله هایی هستند که برای پخش کردن رایحه شمع های معطر در فضا استفاده می شوند. | Aroma lamp | 1 |
نوشابه باز کن؛ وسیله ای که برای باز کردن سر انواع قوطی ها و شیشه های مواد خوردنی یا نوشیدنی ها استفاده می شود. | Beverage opener | 2 |
اتوی مو که برای صاف کردن یا حالت دادن به موها استفاده می شود. | Hair iron / curling iron | 3 |
سشوار؛ وسیله ای برای خشک کردن موها. | Hairdryer | 4 |
تستر؛ وسیله ای برای گرم کردن و پختن نان های تست. | Toaster | 5 |
کتر برقی | Electric kettle | 6 |
تلویزیون | Television | 7 |
اجاق | Stove | 8 |
نوعی اجاق کوچک رومیزی که برای گرم کردن غذا استفاده می شود. | Small / toaster oven | 9 |
مایکروویو؛ نوع وسیله دیگری برام گرم کردن و پختن غذا. | Microwave | 10 |
تهویه کننده هوا؛ وسیله ای برای متعادل و خنک کردن هوا | Air conditioner | 11 |
جاروبرقی | Vacuum cleaner | 12 |
چرخ خیاطی | Sewing machine | 13 |
ساعت | Clock | 14 |
پنکه | Fan | 15 |
آبمیوه گیری | Juicer | 16 |
اتوی لباس | Clothes Iron | 17 |
مخلوط کن | Blender | 18 |
تله موش | Mousetrap | 19 |
ماشین لباسشویی | Washing machine | 20 |
یخچال | Refrigerator | 21 |
نردبان | Stepladder | 22 |
تردمیل | Treadmill | 23 |
لامپ های گرد شفاف | Light bulb | 24 |
لامپ های لوستری | Hanging pendant light | 25 |
لامپ انگل پویز | Angle-poise lamp | 26 |
جاشمعی | Candle-holder | 27 |
تلفن | Telephone | 28 |
کنترل تلویزیون (گفتنی است که remote control به کنترل همه وسیله های الکترونیکی اطلاق می شود. نه فقط تلویزیون.) | TV remote control | 29 |
وسیله ای برای کباب کردن گوشت در فضای باز | Bachelor grill / griller | 30 |
لیست لوازم خانگی با تصویر + مثال
Aroma lamp
Is that the aroma lamp you were talking about on the table?
(اینی که روی میزه همون لامپ عطری هست که درباره ش حرف می زدی؟)
Beverage opener
I thought nothing could make you happier than getting a beverage opener.
(فکر کردم که هیچی به جز خریدن یه قوطی باز کن برات خوش حالت نمی کنه.)
Hair / curling iron
Can I borrow your curling iron?
(میشه اتوموت رو قرض کنم؟)
Hair dryer
I finally got my hair dryer fixed.
(بلاخره سشوارم رو درست کردم.)
Toaster
We had two toasters in the house, so when I was moving out I asked my mum to give one to me.
(توی خونه دو تا تستر داشتیم به همین دلیل وقتی داشتیم از خونه والدینم می رفتم از مامانم خواستم که یکیش رو بده به من.)
Electric kettle
Put the electric kettle on and make some tea.
(کتر برقی رو روشن کن و چای دم کن.)
Television / TV
He’s watching his favorite show on TV.
(اون داره برنامه مورد علاقه ش رو از تلویزیون نگاه می کنه.)
Stove
She put the pan on the stove.
(ماهیتابه رو روی اجاق گاز گذاشت.)
Small oven
Should I roast this in the small oven?
(باید اینو توی فر بپزم؟)
Microwave oven
Heat up your food in the microwave.
(غذاتو توی مایکروویو گرم کن.)
Air conditioner
Can you turn the air conditioner on, please?
(میشه لطفا تهویه هوا رو روشن کنی؟)
Vacuum cleaner
I’ll clean the carpet with the vacuum cleaner and you can do the dishes.
(من با جاروبرقی فرش رو تمیز می کنم و تو هم می تونی ظرف ها رو بشوری.)
Clock
Why isn’t the clock working?
(چرا ساعت کار نمی کنه؟)
Sewing machine
Why did you buy a sewing machine? You’re not even going to use it.
(چرا چرخ خیاطی خریدی؟ تو که حتی ازش استفاده هم نمی کنی.)
fan
It’s so hot in here. Can you please turn the fan on?
(اینجا خیلی گرمه. میشه لطفا پنکه رو روشن کنی؟)
juicer
What’s wrong with the juicer? It won’t work.
(مشکل آبمیوه گیری چیه؟ کار نمی کنه.)
clothes iron
I’m really tired but I can’t go to bed before ironing my clothes.
(خیلی خسته م ولی با لباس هام رو اتو نکنم نمی تونم بخوابم.)
Blender
Mix it by hand or with a blender.
(با دست یا با مخلوط کن با هم قاطیش کن.)
Mousetrap
You can’t catch the mouse without a mousetrap.
(نمی تونی موش رو بدون تله موش بگیری.)
Washing machine
It is easier to use a washing machine at home than go to a launderette.
(شستن لباس با ماشین لباسشویی توی خونه راحت تر از رفتن به خشک خوشیه.)
Refrigerator
We keep our drinks in our mini refrigerator.
(ما نوشیدنی هامون رو توی یخچال کوچیکمون نگه می داریم.)
Stepladder
I think I need the stepladder to reach the top shelf. Can you bring it for me?
(برای اینکه دستم به قفسه بالا برسه نیاز به نردبون دارم. میشه برام بیاریش؟)
Angle-poise lamp
I got this angle-poise lamp yesterday.
(این لامپ انجل پویز رو دیرور خریدم.)