کاربردها و تفاوت های I see و you see در زبان انگلیسی + مثال
در ادامه سری مقاله های آموزش زبان انگلیسی از پایه، با مطلب جدیدی درباره کاربردهای دو اصطلاح I see و you see در خدمت شما هستیم.
درست است که فعل see به معنای “دیدن” است، ولی می تواند معناهای جانبی نیز منتقل کند. از جمله این معناهای جانبی را می توان در اصطلاحات I see و you see مشاهده کرد. برای درک بهتر شما در ادامه این مقاله به شکل مجزا به معرفی کاربردهای این دو می پردازیم.
کاربرد I see در زبان انگلیسی
برای این اصطلاح می توان معادل های فارسی زیر را معرفی کرد. معنی I see به فارسی:
- “درک می کنم.” یا “می فهمم.”
- “که این طور.”
- “خیلی هم خوب.”
- “پس که این طور.”
بنابراین زمانی از آن استفاده می کنیم که بخواهیم تصدیق کنیم که متوجه منظور طرف مقابل گفت و گو شده ایم.
A: I really didn’t want to talk to her anymore. But whenever she texts me, I can’t help responding.
B: I see.
الف: واقعا دیگه دلم نمی خواهد با او حرف بزنم. ولی هر وقت که بهم پیام می دهد نمی توانم جلوی خودم را بگیرم که جواب ندهم.
ب: درک می کنم.
A: I can’t stop loving him.
B: I see. To be honest, I’ve been there before.
الف: نمی تونم از دوست داشتنش دست بردارم.
ب: درک می کنم. اگر بخوام صادق باشم، منم قبلا توی همچین موقعیتی بوده م.
A: I drove him to work this morning.
B: Oh, I see.
الف: امروز صبح رسوندمش سر کار.
ب: که این طور.
A: Your car is making a weird noise because the fan is broken.
B: I see.
الف: ماشینتون صدای عجیب ازش میاد چون فنش شکسته.
ب: که این طور.
جمله با I see و معنی I see در این بخش در اختیار شما قرار گرفت. فکر می کنید که الان می توانید معنی اصطلاح I see را کامل شرح دهید و در جمله های انگلیسی از آن استفاده کنید؟
کاربردهای you see در زبان انگلیسی
افراد زمانی در میان توضیح دادن چیزی برای شخص دیگری با استفاده از you see سعی می کنند که به نحوی از شخص مقابل بخواهند که برای درک منظور آن ها تلاش کند. در چنین مواقعی گمان بر این است که طرف مقابل درک صحیحی از تجربه فرد ندارد. پس با گفتن you see از شخص می خواهند که به توضیحاتشان گوش کند تا متوجه شود اوضاع از چه قرار است.
I really don’t want to talk to her anymore after what she did to me, but, you see, I’ve always had a soft spot for her. I can’t ignore her when she messages me.
من واقعا دیگر دلم نمی خواهد بعد از کاری که با من کرد با او حرف بزنم، ولی ببین، مسئله اینجاست که او همیشه نقطه ضعف من بوده است. وقتی بهم پیام می دهد نمی توانم او را نادیده بگیرم.
You see, it’s never been easy to meet my parents expectations of me. They have this ideal version of me in their mind and don’t want to accept that I’m also a flawed human being.
ببین، هیچ وقت برآورده کردن انتظارات پدر و مادرم از خودم برام آسون نبوده. اون ها یه ورژن ایده آل از من توی ذهنشون دارن و نمی خوان قبول کنن که من هم یه انسان با نقص های خودم هستم.
If we mix two parts red to one part blue, we get a lighter purple, but if we mix one part red to two parts blue, we get a darker purple, you see?
اگر رنگ قرمز رو با آبی مخلوط کنی و مقدار رنگ قرمز دو برابر آبی باشه یه رنگ بنفش روشن به دست میاد ولی اگر رنگ آبی دو برابر رنگ قرمز باشه رنگ بنفش تیره به دست میاد. می فهمی؟
لینک های مفید
چنانچه به دنبال موسسه آموزشی مناسبی برای یادگیری زبان انگلیسی هستید به شما پیشنهاد می کنیم که لیست بهترین کلاس های زبان تهران را بررسی نمایید.