گرامر it’s time در انگلیسی: “وقتشه که …”
ممکن است که تا به حال بارها جمله واره ناکامل it’s time را در انگلیسی شنیده باشید. اگر جواب بله است، احتمالا می دانید که به معنی “وقتش است که” می باشد. یعنی زمان آن رسیده که کاری به انجام برسد. در مطلب پیش رو که در ادامه سری مقاله های آموزش زبان انگلیسی، به صحبت درباره گرامر it’s time و کاربردهای معنایی آن می پردازیم.
It’s time + to-infinitive / for noun
اگر قصد داشته باشیم که بگوییم الان دقیقا زمان انجام کاری فرا رسیده است، بدون اینکه زودتر یا دیرتر باشد، از دو ساختار زیر استفاده می کنیم:
- It’s time + to-infinitive (مصدر با to)
- It’s time + for noun (اسم)
این ساختارها هیچ حس عجله ای برای انجام کار مورد نظر را به مخاطب منتقل نمی کند. صرفا برای یادآوری وقتشه به انگلیسی یا وقتش رسیده به انگلیسی استفاده می شوند.
It’s 10 pm. It’s time to go to bed.
ساعت ده شبه. وقت رفتن به رخت خواب فرارسیده است.
It’s time to get back home.
وقت رفتن به خانه فراسیده رسیده است.
It’s time to make a decision about what I want to do.
وقتش است که درباره اینکه باید چه کار کنم تصمیم بگیرم.
It’s time to say good-bye.
وقت خداحافظی رسیده است.
It’s time to go on a trip! I need to de-stress a bit and that’s the only way to do it.
وقت رفتن به یک سفر است. نیاز دارم که کمی از استرس دوری کنم و این تنها راه چاره است.
It’s time to acknowledge you’re not happy with your job anymore.
وقت آن رسیده که این مسئله را قبول کنی که دیگر از بابت شغلت خوش حال نیستی.
It’s time for a change.
زمان تغییر فرا رسیده است.
It’s time for a cup of coffee.
وقت یک فنجان قهوه است.
It’s time for a renovation.
وقت بازسازی خانه است.
It is (high) time + past subjunctive
به ساختار زیر توجه کنید:
It is (high / about) time + past subjunctive
این ساختار از این نظر با موارد قبلی متفاوت است که نشان می دهد که انجام کاری دیر شده است و هر چه سریعتر باید به آن پرداخته شود.
به دو نکته زیر دقت کنید:
- منظور از past subjunctive فعلی با زمان گذشته ساده است که به موقعیتی فرضی یا غیرواقعی اشاره می کند. در اینجا موقعیت فرضی همان چیزی است که انجام نگرفته ولی باید به زودی انجام شود.
- استفاده از high و about قبل از time در این ساختار تاکید بیشتری به اینکه فعالیتی عقب افتاده است اضافه می کند ولی حذف آن ها از نظر معنایی اشکالی ایجاد نمی کند.
به جمله با it’s about time و it’s high time در ادامه توجه کنید:
It’s high time you let us know what your decision is.
دیگر وقت آن رسیده که به ما بگویی تصمیمت چیست.
It’s time you went to bed.
دیگر وقت آن رسیده که بروی به رخت خواب.
It’s time you left.
دیگر وقت آن رسیده که تو بروی.
It’s about time you finished your book. You’ve been working on it for years.
دیگر وقت آن رسیده که کتابت را تمام کنی. سال هاست که روی آن کار می کنی.
It’s about time she got home.
دیگر وقت آن است که او به خانه برسد.
It’s high time you finished your homework.
وقت آن است که تکالیفت را تمام کنی.
It’s hight time you left for the airport.
وقت آن است که راه بیفتی تا به فرودگاه بروی.
لینک های مفید
اگر به دنبال موسسه آموزشی مناسبی برای یادگیری زبان انگلیسی هستید می توانید لیست بهترین کلاس های زبان تهران را بررسی نمایید.