آموزش زبان انگلیسی رایگان صفر تا صد [گام به گام]

تفاوت late و lately در زبان انگلیسی: 📚 کاربردها + مثالهای متعدد

در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای معرفی تفاوت late و lately در خدمت شما هستیم. لطفا با ما همراه باشید.

تفاوت late و lately : نکته مهم

هر دو کلمه late و lately در رده قیدهای انگلیسی قرار می گیرند. هر چند که late علاوه بر قید به عنوان یک صفت هم در جمله های انگلیسی ظاهر می شود.

با این وجود تفاوت اصلی این دو کلمه در معنای آن هاست. هر کدام به مفهوم های متفاوتی اشاره می کنند.

برای درک بهتر شما تک به تک به معرفی کاربردهای معنایی هر یک می پردازیم.

کاربردهای late در زبان انگلیسی

همان طور که در بالا مطرح کردیم late به عنوان قید و صفت در جمله های انگلیسی ظاهر می شود. در هر صورت معنای آن همیشه دقیقا متضاد کلمه early است. بنابراین معنای آن می شود: “دیر”، “دیروقت” و یا “دیرموقع”.

زمانی از late به عنوان یک قید استفاده می کنیم که بخواهیم بگوییم فعالیتی دیرتر از زمان مورد نظر انجام گرفته است.

My mum was so angry that I got home late at night.

(مامانم از اینکه شب دیرموقع رسیدم خونه حسابی عصبانی بود.)

I got to work late again. My boss was furious. She said she would fire me if that ever happened again.

(دوباره دیر رسیدم سرکار. رئیسم حسابی عصبانی بود. بهم گفت که اگر یه بار دیگه اتفاق بیفته اخراجم می کنه.)

The show started late.

(برنامه دیر شروع شد.)

late

به عنوان یک صفت این کلمه به معنای آن است که چیزی دیرتر از زمان همیشگی اش انجام گرفته است.

I had a late dinner and then went to bed.

(یه شام دیروقت خوردم و بعدش رفتم به رخت خواب.)

His late success in life wasn’t a source of happiness for him. 

(موفقیت دیرموقعش توی زندگی چندان براش دلخوشی نداشت.)

late 1

کاربرد lately در زبان انگلیسی

این کلمه در حقیقت معادل کلمه recently در زبان انگلیسی است یعنی به معنای “اخیرا”. ولی با یک تفاوت اصلی! از قید lately بیشتر در جمله هایی که ساختار زمان حال ساده در آن ها استفاده شده است به کار گرفته می شود. استفاده از آن در جمله هایی که فعل گذشته ساده دارند به هیچ وجه مجاز نیست.

I know I’ve been a bit distant lately but that has nothing with you. You did nothing wrong. It’s just that I feel tired all the time these days.

(می دونم که اخیرا یه کم سرد رفتار می کرده م ولی واقعا به خاطر تو نیست. تو کار اشتباهی انجام ندادی. فقط اینه که این روزها همیشه احساس خستگی می کنم.)

She’s been working really hard lately. I’m afraid she might get ill if she keeps doing this.

(اخیرا به سختی کار می کنه. می ترسم اگر همین طور ادامه بده مریض بشه.)

lately

حالا به جمله های زیر دقت کنید:

I did something terrible lately. اشتباه

I did something terrible recently. صحیح

 

5/5 - (2 امتیاز)
موسسه گاما

مژده آتش آب پرور

دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات انگلیسی و علاقه مند به هر چیزی که مرتبط با دنیای زبان انگلیسی باشد!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کارشناسان ثبت نام زبان
×