کالوکیشن های look در زبان انگلیسی: 📚 14 مورد + مثال
در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای معرفی تعدادی از کالوکیشن های انگلیسی که در آن ها از کلمه look استفاده شده است در خدمت شما هستیم. کالوکیشن های look
در جدول زیر می توانید با این کالوکیشن های و معنی آن ها آشنا شوید.
از چیزی یا کسی مراقبت کردن Can you look after the kids tonight? (می تونی امشب مواظب بچه ها باشی؟) | Look after | 1 |
دید بازی نسبت به آینده داشتن و متناسب با آن برنامه ریزی کردن You never look ahead, and that’s why you always fail. (هیچ وقت دیدی به آینده نداری و به همین دلیله که مدام شکست می خوری.) | Look ahead | 2 |
این عبارت فاعلی ممکن است سه معنی داشته باشد:
Look something up = جایی به دنبال اطلاعات درباره چیزی گشتن Can you look this word up in the dictionary? (میشه این کلمه رو توی دیکشنری چک کنی؟)
Look someone up = به کسی سر زدن Look me up next time you’re in the neighborhood. (دفعه بعدی که توی محله هستی بهم سر بزن.)
Look up = بهتر شدن I hope my financial situation starts to look up this year. (امیدوام که امسال وضعیت شغلیم بهتر بشه.) | Look up | 3 |
درباره چیزی در گذشته فکر کردن When I look back on it, I can see that he wasn’t as horrible as I thought him to be. (وقتی به گذشته فکر می کنم می تونم ببینم که اون قدرام که فکر می کردم آدم وحشتناکی نبود.) | Look back | 4 |
به فردی سر زدن به خصوص وقتی که در مسیر رفتن به جای دیگری هستید. Can you look in on granny on your way to school? (میشه سرراهت به مدرسه یه سری به مامان بزرگ بزنی؟) | Look in on someone | 5 |
از جاهای دیدنی مکان خاصی دیدن کردن We’re looking around the town today. (امروز توی شهر گردش می کنیم.) | Look around | 6 |
چیزی را بررسی کردن I’m looking into the reasons why she was mad at me. (دارم دلایل اینکه چرا ازم عصبانی بود رو بررسی می کنم.) | Look into | 7 |
دنبال چیزی یا کسی گشتن Are you looking for someone? (داری دنبال کسی می گردی؟) | Look for | 8 |
مواظب و مراقب و هوشیار بودن Look out! There’s a kid standing in the middle of the street. (مواظب باش. یه بچه وسط خیابون وایستاده.) | Look out | 9 |
چیزی را تماشا کردن بدون اینکه فرد خود به شخصه شرکت کننده باشد. Everyone looked on as they were fighting. (همه بدون اینکه خودشون رو درگیر کنن دعوای آن ها رو مشاهده کردن.) | Look on | 10 |
مشتاق چیزی بودن I’m looking forward to seeing you again. (مشتاق دوباره دیدنت هستم.) | Look forward to | 11 |
به دقت چیزی را نگاه و بررسی کردن If you look closely you can see the streaks of green in his eyes. (اگر خوب دقت کنی می تونی رگه های سبز رو توی چشماش ببینی.) | Look closely | 12 |
خوب به نظر رسیدن You look good in your red dress. (توی لباس قرمزت خوب به نظر میای.) She looks good for her age. (در مقایسه با سنش خیلی خوب به نظر میاد.) | Look good | 13 |
سریع چیزی را بررسی کردن I had a few minutes to look over my notes before the presentation. (قبل از ارائه فقط چند دقیقه وقت داشتم که نگاه سریعی به نوشته هام بندازم.) | Look over something | 14 |