آموزش زبان انگلیسی رایگان صفر تا صد [گام به گام]

تفاوت lose و miss در زبان انگلیسی: 📚 کاربردها + مثالهای متعدد

در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای معرفی تفاوت lose و miss در خدمت شما هستیم. لطفا با ما همراه باشید.

از نظر معنایی lose و miss هیچ شباهتی به یک دیگر ندارند ولی گاهی اوقات زبان آموزان برای انتخاب صحیح میان این دو به شک و شبهه می افتند. در این مقاله قصد داریم با ارائه تمام کاربردهای هر یک از این دو زمینه هر گونه سوء تفاهمی درباره این دو فعل انگلیسی را برطرف کنیم.

آزمون تعیین سطح گاما

کاربردهای معنایی miss در زبان انگلیسی

  • زمانی که فردی به دلایلی از انجام فعالیتی جا بماند و چیزی را از دست بدهد یا اینکه با میل خود از انجام کاری صرف نظر کند، باید از فعل miss استفاده کرد. در چنین حالتی از این فعل برای زمانی که فرد از یک وسیله نقلیه مثل هواپیما یا اتوبوس هم جا می ماند استفاده می شود.

I slept in so I missed the 7 am bus and had to take a taxi.

(خواب موندم و اتوبوس ساعت هفت رو از دست دادم و مجبور شدم که تاکسی بگیرم.)

She always misses breakfast because she says she doesn’t feel hungry in the morning.

(اون همیشه از خیر صبحونه می گذره چون میگه که صبح ها احساس گرسنگی نمی کنه.)

miss

  • از فعل miss همچنین برای صحبت از موقعیت هایی استفاده می کنیم که فرد از رفتن و پیوستن به مراسم یا فعالیت خاصی خودداری می کند.

She missed my birthday party again. I’m not going to invite her next year.

(دوباره به مهمونی تولدم نیومد. دیگه قصد ندارم سال دیگه دعوتش کنم.)

  • معنای اصلی این فعل که اکثر زبان آموزان در مرحله اول با آن آشنا می شوند دلتنگی برای فرد یا چیزی است.

I miss my teenage years when I was carefree and didn’t have to work so hard to pay for my bills.

(دلم برای سال های نوجوونیم که بی خیال بودم و لازم نبود به سختی کار کنم تا قبض هامو بدم تنگ شده.)

  • آخرین معنایی که می توان برای این فعل در نظر گرفت متوجه چیزی یا کسی نشدن می باشد.

I was texting my friend so I missed the first ten minutes of the movie.

(داشتم به دوستم پیام می دادم و به همین دلیل زیاد حواسم به ده دقیقه اول فیلم نبود.)

کاربردهای معنایی lose در زبان انگلیسی

معناهای زیر را می توان برای فعل lose در نظر گرفت:

  • گم کردن چیزی:

I don’t know where I lost my phone.

(نمی دونم گوشیم رو کجا گم کردم.)

  • چیزی را از دست دادن:

He lost his grandfather to cancer.

(اون پدربزرگش رو به خاطر سرطان از دست داد.)

lose

Mark is going to lose his job for sure.

(مارک قطعا کارشو از دست می ده.)

  • احساس خاصی را از دست دادن:

Please don’t lose your confidence. I know you’ll do great.

(لطفا اعتماد به نفست رو از دست نده. می دونم که از پسش برمیای.)

I’d lost my interest in whatever she way saying but I had to pretend I was listening.

(من علاقه م رو به هر چیزی که داشت می گفت از دست داده بودم ولی مجبور بودم تظاهر کنم که دارم گوش می دم.)

  • باختن:

She lost the game.

(اون بازی رو باخت.)

لطفا امتیاز بدید
موسسه گاما

مژده آتش آب پرور

دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات انگلیسی و علاقه مند به هر چیزی که مرتبط با دنیای زبان انگلیسی باشد!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
کارشناسان ثبت نام زبان
×