جبران کردن به انگلیسی: ✅ معرفی اصطلاح + مثال های متعدد
در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی، با مطلب جدیدی برای معرفی سه اصطلاح انگلیسی که برای اشاره به مفهوم “جبران کردن” به کار می روند در خدمت شما هستیم. هر کدام از این اصطلاحات کاربرد معنایی مخصوص به خود را دارند. لطفا با ما همراه باشید.
جبران کردن یک اشتباه در انگلیسی
اگر کار اشتباهی در حق کسی انجام داده اید و حالا در صدد هستید که به نحوی با انجام دادن کاری خوب اشتباه گذشته خود را جبران نمایید. در چنین حالتی می توانید از اصطلاح زیر استفاده کنید:
- Make it up to someone
به مثال های زیر دقت کنید:
I’m sorry I couldn’t attend your birthday party. I promise to make it up to you by taking you out for a special dinner.
(منو ببخش که نتونستم بیام به تولدت. قول می دم که برای شام ببرمت بیرون تا جبران شه.)
I accidentally broke your favorite mug, but I’ll make it up to you by buying you a new one.
(اتفاقی ماگت رو شکستم ولی به جاش یه جدید برات می خرم که جبران شه.)
I know I disappointed you by canceling our plans last minute. Let me make it up to you by planning a fun day out together.
(می دونم با کنسل کردن قرارمون اونم توی دقیقه آخر ناامیدت کردم. بذار با برنامه ریزی برای داشتن یه روز خوب دیگه در کنار هم برات جبرانش کنم.)
I’m sorry for forgetting our anniversary. I’ll make it up to you by organizing a romantic weekend getaway.
(ببخشید که سالگرد ازدواجمون رو فراموش کردم. با برنامه ریزی کردن یه سفر کوتاه رمانتیک در طول آخر هفته برات جبرانش می کنم.)
I can’t make it to your graduation ceremony, but I’ll make it up to you by throwing a celebratory dinner in your honor.
(نمی تونم بیام به مراسم فارغ التحصیلیت ولی به افتخارت یه مهمونی شام ترتیب می دم که جبران شه.)
جبران کردن یک لطف در انگلیسی
ولی اگر می خواهید لطف و خوبی را که فردی در حق شما انجام داده است جبران کنید برای اشاره به این مفهوم می توانید از اصطلاح زیر استفاده نمایید:
- Return the favor
به مثال های زیر دقت کنید:
You helped me move last month, and now it’s time for me to return the favor. Let me know how I can assist you.
(ماه قبل که می خواستم نقل مکان کنم کمکم کردی و الان وقتشه که لطفت رو جبران کنم. لطفا بهم بگو چه طور می تونم یه جوری در خدمتت باشم.)
Thanks for covering my shift last week. I’ll return the favor by taking one of your shifts next time you need a day off.
(ممنون که شیفتم رو پر کردی و جام وایستادی. دفعه بعدی که نیاز داشتی یه روز مرخصی بگیری من جات وایمیستم.)
You’ve always been there for me when I needed support. Now it’s my turn to return the favor and be there for you.
(همیشه هر وقت که با حمایت نیاز داشته م تو کنارم بودی. الان وقتشه که لطفت رو جبران کنم و در کنارت باشم.)
You cooked a delicious meal for me last time, and now I want to return the favor by inviting you over and cooking for you.
(دفعه قبل برام غذای خوشمزه ای درست کردی و الان من می خوام که با دعوت کردنت و غذا پختن برات لطفت رو جبران کنم.)
جبران کردن محبت به انگلیسی
در شرایطی که مایل هستید که به کسی بگویید که مایل به جبران کردن محبت و مهربانی فردی هستید می توانید از مورد زیر استفاده کنید.
- Repay someone’s kindness
After all the support my neighbor gave me when I was ill, I found an opportunity to repay her kindness by helping her with her garden renovations.
(بعد از اینکه همسایه م در طول بیماریم کلی حمایتم کرد، یه فرصت پیدا کردم تا محبتش رو با کمک کردن توی کارهای باغش جبران کنم.)
He decided to repay his teacher’s kindness and dedication by organizing a surprise appreciation event with his classmates.
(اون تصمیم گرفت که محبت و تعهد معلمش رو با ترتیب دادن یه مهمونی قدردانی با همکلاسی هاش جبران کنه.)
Knowing how much she loves art, I repaid her kindness for helping me move by gifting her a painting from her favorite local artist.
(با دونستن اینکه چه قدر از هنر خوشش میاد، محبتش رو با هدیه دادن یه نقاشی از هنرمند محلی مورد علاقه ش جبران کردم.)
لینک های مفید
چنانچه به دنبال موسسه آموزشی مناسبی برای یادگیری زبان انگلیسی هستید به شما پیشنهاد می کنیم که لیست بهترین کلاس های زبان تهران را بررسی نمایید.