اصطلاحات انگلیسی درباره ازدواج و خاستگاری + 🪢 مثال های متعدد
در دنیای امروز، زبان انگلیسی نه تنها به عنوان یک زبان بینالمللی شناخته میشود، بلکه به عنوان پلی برای ارتباط و دستیابی به فرصتهای متنوع در سراسر جهان عمل میکند. با این حال، یادگیری زبان انگلیسی میتواند چالشبرانگیز باشد، بهویژه برای کسانی که با این زبان به عنوان زبان دوم مواجه هستند. رویکرد گام به گام در یادگیری زبان انگلیسی نه تنها فرآیند یادگیری را سادهتر میکند، بلکه میتواند به افزایش کیفیت و دوام دانش زبانی کمک کند.
در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای معرفی اصطلاحات انگلیسی درباره ازدواج و خاستگاری در خدمت شما هستیم. با ما همراه باشید.
اصطلاحات انگلیسی درباره خاستگاری و نامزد کردن
به اصطلاحات زیر که درباره پروسه خاستگاری و ازدواج کردن هستند و توضیح ها و مثال های آن ها توجه کنید:
- Buy an engagement ring = حلقه نامزدی خریدن
I asked July’s mother to help me get her an engagement ring.
(از مادر جولی خواستم که بهم کمک کند برایش حلقه نامزدی بخرم.)
- Ask someone to marry you
- Pop the question
- Ask for someone’s hand in marriage
- Get down on one knee
هر سه اصطلاح به معنای درخواست ازدواج کردن با کسی هستند. با این تفاوت که ask someone to marry you لحنی خنثی دارد، pop the question شیوه عامیانه اشاره به خاستگاری کردن است و ask for someone’s hand in marriage شیوه ای شاعرانه و قلمبه و سلمبه برای اشاره به خاستگاری محسوب می شود و در نهایت get down on one knee به معنای زانو زدن و خاستگاری کردن از کسی است.
What did she do when you asked her to marry you?
(وقتی ازش خاستگاری کردی چه کار کرد؟)
If you don’t pop the question, she’ll leave you.
(اگر خاستگاری نکنی تو را ول می کند.)
I asked for Mary’s hand in marriage and she said yes.
(از مری درخواست ازدواج کردم و او جواب مثبت داد.)
I knew she wouldn’t have liked if I’d got down on one knee. So I just sat somewhere close to her and asked her to marry me.
(می دانستم که خوشش نمیاد که جلویش زانو بزنم و خاستگاری کنم. پس کنارش نشستم و ازش خاستگاری کردم.)
اصطلاحات انگلیسی درباره ازدواج کردن
- Settle down = سروسامان گرفتن
I don’t think I’ll ever be ready to settle down for anyone.
(فکر نمی کنم هیچ وقت آماده باشم که سروسامان بگیرم.)
- Tie the knot = ازدواج کردن
I knew Amber was the one for me so I decided that it was time to tie the knot.
(می دانستم که امبر نیمه دیگر من است پس تصمیم گرفتم که همه چیز را رسمی کنیم و ازدواج کنیم.)
- Get cold feet
این اصطلاح به طور کلی به زمانی اشاره دارد که فرد به شک می افتد که آیا انجام کاری درست است یا نه. در اشاره به ازدواج منظور زمانی است که یکی از طرفین در لحظه های آخر دلسرد می شود و مطمئن نیست که آیا واقعا می خواهد ازدواج کند یا نه.
If you knew you were going to get cold feet right before our marriage, why did you say yes to my proposal?
(اگر می دانستی که درست قبل از ازدواجمان تردید کنی چرا به خاستگاری ام جواب مثب دادی؟)
- The big day = روز عروسی
As we’re getting close to the big day I feel happier than I’ve ever been in my life.
(همین طور که به روز عروسی نزدیک می شویم بیشتر از هر وقت دیگری در زندگی ام احساس خوش حالی می کنم.)
مقاله های مرتبط:
یادگیری گام به گام زبان انگلیسی مسیری است که به پشتکار، تلاش مداوم و صبر نیاز دارد، اما نتایج آن بسیار پاداشبخش است. از تقویت مهارتهای اساسی مانند شنیداری و گفتاری گرفته تا تسلط بر نکات پیچیده گرامری و واژگان، هر گامی که برمیدارید شما را به یک فرد توانمندتر در زمینه ارتباطات بینالمللی تبدیل میکند. مهم است که در این سفر، به خود اجازه خطا، یادگیری از اشتباهات و پیشرفت در آرامش را بدهید. با اتکا به منابع متنوع، تمرینهای عملی و استفاده از فرصتهای یادگیری در محیطهای واقعی، میتوانید به تسلط کامل بر زبان انگلیسی دست یابید و از مزایای آن در زندگی شخصی و حرفهای خود بهرهمند شوید.
در این صفحه میتوانید با اصطلاحات عاشقانه انگلیسی آشنا شوید !