گرامر meanwhile و in the meantime در زبان انگلیسی: 📓 کاربردهای معنایی + مثال
در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی درباره گرامر meanwhile و in the meantime در خدمت شما هستیم. با ما همراه باشید.
کلمه meanwhile و عبارت in the meantime کاربردهای معنایی و گرامری کاملا مشابهی در زبان انگلیسی دارند.
به طور کلی می توان دو کاربرد معنایی برای این دو متصور شد:
گرامر meanwhile و in the meantime : دو رویداد همزمان
هر دو می توانند به این معنی باشند که همزمان یا موازی با انجام کار خاصی فعالیت دیگری نیز در حال انجام است. ممکن است از نظر معنایی هیچ ارتباط خاصی بین این دو وجود نداشته باشد جز اینکه همزمان با هم انجام می شوند.
I was writing an article on my laptop. Meanwhile, Ronan was working on a project for his remote job.
(من داشتم با لپ تاپم یک مقاله می نوشتم. همزمان، رونان داشت روی پروژه ای برای شغل از را دورش کار می کرد.)
My house renovation takes a few months to finish. In the meanwhile, I’m staying with my parents.
(بازسازی خانه ام چند ماهی طول می کشد. در حال حاضر در خانه والدینم زندگی می کنم.)
انتظار چیزی را داشتن
گاهی نیز از آن این دو استفاده می کنیم تا بگوییم که فرد در حین انتظار برای رخداد خاصی در آینده در حال حاضر در انجام چه کاری است.
به مثال زیر دقت کنید:
I’ll start grad school next autumn. Meanwhile, I’m remotely working for a company.
(پاییز بعدی باید به دانشگاه بروم. در حال حاضر از راه دور برای یک شرکت کار می کنم.)
در این مثال حادثه مورد انتظار شروع کردن دانشگاه در پاییز بعدی است ولی گوینده جمله در انتظار برای این شروع مشغول فعالیت دیگری است: کار کردن برای یک شرکت.
به مثال های بیشتر توجه کنید:
I’ll get a new pair of shoes when I get my salary. But in the meantime, you’d better take good care of your old ones.
(وقتی که حقوق بگیرم برایت کفش جدید می خرم ولی در حال حاضر بهتر است که حسابی از کفش های قدیمی ایت نگه داری کنی.)
Our pizza will get here in ten minutes I think. Meantime I’d like to have a mug of coffee. What about you?
(پیتزای ما حدود ده دقیقه دیگر می رسد. در این میان دلم می خواهد یک لیوان قهوه بخورم. تو چی؟)