کاربرد معنایی more often than not در انگلیسی + 📝 مثالهای متعدد
در ادامه سری مقاله های آموزش رایگان زبان انگلیسی برای صحبت درباره کاربرد معنایی اصطلاح more often than not در خدمت شما هستیم. لطفا با ما همراه باشید.
کاربرد معنایی more often than not
زمانی که برای اشاره به تعداد دفعات رخداد فعالیتی از اصطلاح more often than not استفاده کنیم، در حقیقت منظور آن است که فعالیت مورد نظر در حقیقت امری معمول است و به دفعات مختلف و به کرات انجام می شود.
در حقیقت این اصطلاح معادل دیگری برای قید تکرار usually در انگلیسی است.
برای درک بهتر به مثال های زیر دقت کنید.
More often than not, I prefer to cook dinner at home instead of eating out.
ترجمه: معمولا ترجیح می دم که به جای اینکه بیرون غذا بخورم خودم خونه آشپزی کنم.
In this city, the weather is unpredictable. More often than not, it’s sunny in the morning and rainy in the afternoon.
ترجمه: توی این شهر هوا غیرقابل پیش بینیه. معمولا صبح ها آفتابی و بعد از ظهرها بارونیه.
When I ask for his opinion, he tends to be neutral. More often than not, he doesn’t take sides.
ترجمه: وقتی نظرش رو می پرسم خنثی باقی می مونه. معمولا طرف کسی رو نمی گیره.
She’s a very dedicated worker. More often than not, she stays late at the office to complete her tasks.
ترجمه: اون یه کارمند متعهده. معمولا تا دیروقت توی اداره می مونه تا وظایفش رو تموم کنه.
مثال های زیر را شما ترجمه کنید.
- The traffic can be quite heavy during rush hour. More often than not, it takes me longer to get to work.
- The traffic can be quite heavy during rush hour. More often than not, it takes me longer to get to work.
- More often than not, I find myself reaching for my phone first thing in the morning to check my messages.
- I enjoy outdoor activities, and more often than not, I spend my weekends hiking or cycling.
- More often than not, students who participate actively in class discussions tend to perform better in exams.
- Life can be unpredictable, but more often than not, things have a way of working out in the end.
- In our family, Sunday mornings are reserved for family breakfasts. More often than not, we all gather around the table to start the day together.
معرفی اصطلاح as often as not
گفتنی است که اصطلاح as often as not دقیقا معنای مشابهی به more often than not دارد.
As often as not, I find that taking a walk in the park helps me clear my mind and relax.
ترجمه: متوجه شده م که معمولا قدم زدن توی پارک باعث میشه ذهنم آروم بشه و ریلکس کنم.
In this city, the traffic can be unpredictable. As often as not, there’s a chance of getting stuck in congestion.
ترجمه: توی این شهر ترافیک می تونه غیرقابل پیش بینی باشه. معمولا احتمالش هست که توی ترافیک گیر بیفتی.
لینک های مفید
چنانچه به دنبال موسسه آموزشی مناسبی برای یادگیری زبان انگلیسی هستید به شما پیشنهاد می کنیم که لیست بهترین کلاس های زبان تهران را بررسی نمایید.
همچین به شما پیشنهاد می کنیم که مقاله قیدهای تکرار در زبان انگلیسی را مطالعه کنید.