گرامر moreover در زبان انگلیسی: 📚 کاربرد معنایی + مثالهای متعدد
در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای صحبت درباره کاربرد معنایی و نحوه استفاده از قید moreover در خدمت شما هستیم. لطفا با ما همراه باشید. گرامر moreover
کاربرد معنایی moreover در زبان انگلیسی
از نظر معنایی این قید شباهت زیادی به besides و in addition دارد. زمانی از این قید استفاده می کنیم که بخواهیم بگوییم نکته یا اطلاعات بیشتری به مواردی که پیش از این مطرح کرده ایم بیفزاییم. بنابراین می توان گفت که به معنای “علاوه بر این” یا “گذشته از این” می باشد.
نکته ای که باید در نظر داشت آن است که اطلاعاتی که پس از این قید معرفی می شود تا حدی از اهمیت بیشتری نسبت به بقیه موارد برخوردار است. این موردی است که هنگام استفاده از این قید باید در خاطر داشته باشید.
به مثال زیر و توضیح ارائه شده برای آن دقت کنید:
She was really mad and, moreover, very upset with what had happened.
در مرحله اول گوینده بیان می کند که شخص مورد نظر حسابی عصبانی بود. سپس با استفاده از قید moreover به بیان این مطلب می پردازد که شرایط فرد مورد گفت و گو فقط به عصبانی بودن منحصر نبوده بلکه علاوه بر این او بسیار هم ناراحت بوده است. همین طور که می بینید با استفاده از moreover اطلاعات جدیدی را به آنچه که پیش از این مطرح شده بود افزوده ایم. این همان کارکردی است که از این قید انتظار داریم.
جایگاه moreover در جمله های انگلیسی
نکته ای که باید درباره استفاده از این قید به آن توجه کنید شیوه قرارگیری آن در جمله های انگلیسی است. اگر در میانه جمله ظاهر شود (مانند مثال بالا) باید با قرار گذاشتن کاما در دو طرفش آن را از بقیه جمله جدا کرد. در ابتدای جمله نیز باید همین عمل را با گذاشتن یک کاما بعد از آن تکرار نمود.
به مثال های زیر دقت کنید:
It was a really hot summer and, moreover, an eventless one.
(تابستان خیلی گرمی بود و گذشته از آن کاملا بی حادثه.)
Your essay lacks cohesion. Moreover, your argument makes no sense.
(مقاله ت انسجام نداره. گذشته از اون استدلالت هیچ معنایی نداره.)
مثال های بیشتر استفاده در جمله های انگلیسی
می توانید مثال های بیشتری از استفاده از این قید در جمله های انگلیسی در ادامه مشاهده کنید:
I enjoy writing and, moreover, I think I’m really good at it.
(من از نوشتن لذت می برم و گذشته از اون فکر می کنم که خیلی توش خوبم.)
He was rolling his eyes at me all night. Moreover, I later heard that he’d badmouthed me behind my back.
(تمام شب داشت بهم چشم غره می رفت. گذشته از اون بعدا فهمیدم که پشت سرم درباره م حرف های بدی زده بود.)
It’s against the rules to get out of the dorm after 10 pm. Moreover, I don’t think it’s really safe to go out around midnight.
(خلاف قوانین خوابگاهه که بعد از ساعت ده شب رفت بیرون. گذشته از اون فکر نمی کنم خیلی امن باشه که دوروبر نیمه شب رفت بیرون.)
I found them smoking in the backyard. And I realized, moreover, that it wasn’t their first time.
(توی حیاط پشتی حین سیگار کشیدن پیداشون کردم. و علاوه بر اون فهمیدم که بار اولشون نبود.)