فعل های انگلیسی به معنای “دور انداختن” + 📚 مثال های متعدد
در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای معرفی فعل های انگلیسی که به معنای “دور انداختن” مورد استفاده قرار می گیرند در خدمت شما هستیم. لطفا با ما همراه باشید.
در جدول زیر می توانید با لیستی از فعل های انگلیسی به معنای “دور انداختن” همراه با توضیحات و مثال های مربوطه آشنا شوید.
این فعل صرفا به معنای به شکل فیزیکی چیزی را دور انداختن نیست، بلکه در مفهومی استعاره ای به منظور خراب کردن یا از دست دادن یک فرصت نیز هست.
You tried so hard to get into this job – don’t throw it away by quitting. (خیلی تلاش کردی که کار الانت رو بگیری – با ول کردن کارت همه چیز رو دور نریز.)
Why are you throwing all of these old books away? (چرا داری همه این کتاب های قدیمی رو بیرون می ریزی؟) | Throw something away | 1 |
این فعل به معنای دور انداختن چیزی است که دیگر به آن نیازی نباشد. گاهی اوقات در معنای استعاره ای نیز به کار می رود.
He soon discarded the idea as ridiculous. (خیلی زود با خیال مسخره بودن ایده بی خیالش شد.)
There was a pile of discarded food containers beside the bin. (کنار سطل زباله یه توده ظرف غذای دور ریخته شده بود.) | Discard | 2 |
این عبارت فعلی به معنای دور انداختن یا دست کشیدن از استفاده از چیزی است که دیگر نیازی به آن نیست یا فرد دیگر تمایلی به آن ندارد.
Let’s dispense with all formalities and get to the point. (بیاید بی خیال رسم و رسومات بشیم و بریم سر اصل مطلب.) | Dispense with something | 3 |
از دست چیزی راحت شدن.
I got rid of all my childhood books. (تمام کتاب های بچگیم رو دور ریختم.) | Get rid of something | 4 |
این فعل در حالت مجهول به معنای رها کردن چیزی در یک گوشه بدون هیچ استفاده ای است.
The car was dumped somewhere close to the beach. (ماشین یه جایی نزدیک ساحل رها شده بود.) | Dump | 5 |