آموزش زبان انگلیسی رایگان صفر تا صد [گام به گام]

تفاوت pain و ache و hurt در زبان انگلیسی: ✔️ توضیح + مثالهای متعدد

در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای معرفی تفاوت pain و ache و hurt در خدمت شما هستیم. لطفا با ما همراه باشید.

برای اینکه به درک بهتری از کاربرد هر یک برسید تک به تک به معرفی جنبه های معنایی هر یک از این کلمات می پردازیم:

کاربرد معنایی ache در انگلیسی

این کلمه برای صحبت از درد نه چندان شدیدی استفاده می شود که در طول بازه زمانی خاصی ادامه دارد. نه یک بازه زمانی خیلی طولانی.

از آن به سه شکل در انگلیسی استفاده می شود:

  • به عنوان یک اسم مستقل برای اشاره به همان نوع دردی که در بالا به آن اشاره کردیم.

I have a dull ache in my head and it won’t go away.

(یه درد خفیفی توی سرم هست که هیچ جوره نمی ره.)

  • به عنوان بخشی دیگر از یک کلمه بزرگ تر که به بخش های مختلف بدن و درد در آن ها اشاره دارد.

I’ve had a terrible headache since I woke up.

(از وقتی بیدار شدم سردرد وحشتناکی دارم.)

She’s had a stomachache all day.

(تمام روز دل درد داشته.)

Please leave me alone. I have terrible toothache so I’m not in the mood to talk or do anything.

(لطفا تنهام بذار. دندون درد حشتناکی دارم و توی مود حرف زدم یا کاری انجام دادن نیستم.)

I have a throbbing earache I don’t know how to get rid of.

(یه درد کوبنده توی گوشم هست که نمی دونم چه طوری از دستش خلاص بشم.)

Lifting up heavy things gives me terrible backaches.

(بلند کردن چیزهای سنگین بهم کمردردهای وحشتناکی می ده.)

1

نکته مهم: کلمه headache به درد روحی اشاره می کند و نه قلب درد جسمی.

What’s happening right now has caused me a lot of heartache.

(اتفاقی که الان داره رخ می ده قلبم رو شکسته.)

  • به عنوان یک فعل به معنای “درد داشتن”.

I’m aching all over.

(همه جام درد می کنه.)

 کاربرد معنایی pain در انگلیسی

در عوض pain به دردی اشاره می کند که به خاطر آسیب ناشی از یک حادثه یا بیماری ایجاد شده باشد. این نوع درد شدیدتر و نادیده گرفتن آن به شدت سخت است. همچنین نکته مهم دیگر آن است که از آن نه تنها برای صحبت از دردهای فیزیکی بلکه روحی نیز استفاده می شود.

Are you in pain? How can I help you?

(درد داری؟ چه طور می تونم بهت کمک کنم؟)

I felt a sharp pain in my head.

(درد شدیدی توی سرم حس کردم.) تفاوت pain و ache

After he disappeared on me, I was in constant pain for two years. I didn’t know how to get over him.

(بعد از اینکه از زندگیم ناپدید شد برای دو سال توی درد و رنج مداوم بودم. نمی تونستم فراموشش کنم.)

2

کاربرد معنایی hurt در انگلیسی

کلمه hurt به معنای درد و رنج نیست بلکه به عنوان یک فعل به آسیب زدن یا آسیب دیدن فیزیکی و روحی اشاره می کند و به عنوان یک صفت نیز به معنای آسیب است.

Let go of my hand. You’re hurting me.

(دستمو ول کن. داری بهم آسیب می زنی.)

But you don’t care about hurting my feelings, do you?

(اما تو به آسیب زدن به احساسات من اهمیت نمی دی، می دی؟)

I was extremely hurt by the fact that she ignored me at the party.

(از اینکه توی مهمونی نادیده م گرفت به شدت ناراحت شدم.)

1/5 - (1 امتیاز)
موسسه گاما

مژده آتش آب پرور

دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات انگلیسی و علاقه مند به هر چیزی که مرتبط با دنیای زبان انگلیسی باشد!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کارشناسان ثبت نام زبان
×