کالوکیشن های pay در زبان انگلیسی: ✅📚 17 اصطلاح + مثالهای متعدد
در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای معرفی 17 مورد از کالوکیشن های pay همراه با ارائه مثال در خدمت شما هستیم. لطفا با ما همراه باشید.
لیست کالوکیشن های pay در این مقاله
کالوکیشن هایی که در این مقاله به بررسی آن ها می پردازیم شامل موارد زیر هستند:
Pay the bills | 1 |
Gross pay & net pay | 2 |
Pay a fine | 3 |
Pay by credit card | 4 |
Pay cash | 5 |
Pay a visit | 6 |
Pay for something | 7 |
Pay attention | 8 |
Pay someone back | 9 |
Pay interest | 10 |
Equal pay | 11 |
Pay one’s respect | 12 |
Pay someone a compliment | 13 |
Take home pay | 14 |
Pay well | 15 |
Ability to pay | 16 |
Pay the price | 17 |
Pay the bills
به پرداخت هزینه های ثابت زندگی اشاره می کند. این موارد شامل قبض ها، قسط ها و اجاره خانه است.
Because I had to pay for my medication this month, I can barely afford to pay the bills. I think I’ll have to look for another part-time job to cover all my expenses.
(چون این ماه باید برای داروهام پول می دم به سختی می تونم از پس هزینه های این ماه بر بیام. فکر کنم باید دنبال یه شغل پاره وقت دیگه بگردم تا بتونم همه هزینه هام رو پوشش بدم.)
Gross pay & Net pay
این دو کالوکیشن بیشتر در کشورهایی مفهوم دارند که فرد موظف است بخشی از درآمد خود را به عنوان مالیات به دولت پرداخت کند. Gross pay در حقیقت درآمد کلی او بدون کسر شدن مالیات و سایز هزینه های ضروری زندگی مانند قبض، اجاره و قسط است، در حالی که net pay مقدار پولی است که بعد از پرداخت مالیات برای او باقی می ماند.
I have a gross pay of $3000 per month.
(درآمد ماهیانه م بدون کسر مالیات سه دلاره.)
She quit her job because her net pay was less than her welfare check.
(چون حقوقش بعد از کسر مالیات کمتر از کمک هزینه ای بود که از دولت دریافت می کنه شغلش رو ول کرد.)
Pay a fine
به جریمه ای اشاره دارد که افراد متخلف یا قانون شکن مطابق با قانون موظف به پرداخت آن هستند.
I have to pay a fine for speeding.
(باید برای سرعت غیرمجاز جریمه بدم.)
Pay by credit card
به پرداخت هزینه چیزی با کارت بانکی اشاره دارد.
This is an online shop so you have to pay by credit card.
(این یه آنلاین شاپه پس باید با کارت بانکی پرداخت کنی.)
Pay cash
برای چیزی پول نقدی پرداخت کردن.
We have to pay cash for our coffee.
(باید برای قهوه مون پول نقد بدیم.)
Pay a visit
به معنای بازدید کردن از یک فرد یا مکان است.
I’m going to New York this week to pay a visit to a friend of mine.
(این هفته دارم می رم نیویورک تا به یکی از دوستام سر بزنم.)
Pay for something
این کالوکیشن دارای دو معنی مختلف است:
- معنای لغوی آن پرداخت کردن هزینه چیزی است.
Give me a minute. I have to pay for my coffee first. I’ll be right back.
(یه دقیقه بهم مهلت بده. اول باید پول قهوه م رو بدم. زود برمی گردم.)
- معنای دوم به تاوان پرداخت کردن یا تنبیه شدن به خاطر انجام یک جرم یا کاری اشتباه اشاره دارد.
I know, I know, I’m paying for not listening to you when you advised me against going there.
(می دونم، می دونم. دارم تقاص این رو می دم که وقتی بهم گفتی نرم اونجا به حرفت گوش نکردم.) کالوکیشن های pay
Pay attention
این کالوکیشن به معنای توجه کردن است.
Pay attention to our lesson carefully because I’m going to take a quiz at the end of the class.
(به درس امروزمون توجه کنید چون می خوام آخر کلاس یه کوئیز بگیرم.)
Pay someone back
این کالوکیشن به معنای پرداخت کردن بدهی تان به فردی دیگر است.
I can book my ticket to Turkey after I’ve paid my parents back.
(بعد از اینکه بدهیم به پدرومادرم رو بدم می تونم برای سفرم به ترکیه بلیط بخرم.)
Pay interest
این کالوکیشن به معنای سود پرداخت کردن است.
I have to pay interest at a rate of 2 percent.
(باید یه سود دو درصدی پرداخت کنم.)
Equal pay
این کالوکیشن به یکی از جنبش های فمنیستی و حقوق بشری اشاره دارد که خواستار برابر بودن دستمزد برای زنان و مردان هستند. در اکثر نقاط دنیا زنان برای شغلی مشابه به مردان دستمزد کمتری دریافت می کنند. بنابراین در سال های اخیر کمپین های مختلفی شکل گرفته و قوانین جدیدی تصویب شده اند تا به این تبعیض جنسیتی خاتمه دهند.
I can’t believe that we still have to fight for equal pay in the 21st century.
(باورم نمی شه که در قرن بیست و یکم باید همچنان برای حقوق برابر زنان بجنگیم.)
Pay one’s respect
این اصطلاح به معنای بازدید کردن از کسی برای ادای احترام به آن ها و به جا آوردن رسم ادب است.
I went up to him to pay my respect.
(رفتم پیشش که بهش ادای احترام کنم.)
Pay someone a compliment
این کالوکیشن به معنای تعریف کردن از کسی یا گفتن حرف های خوب درباره او است.
At first I didn’t realized he was trying to pay me a compliment to attract my attention.
(اول کار حواسم نبود که داره ازم تعریف می کنه تا توجهم رو جلب کنه.)
Take home pay
این کالوکیشن دقیقا معادل net pay است که پیش از این در این مقاله درباره آن صحبت کرده ایم. به مقدار واقعی پولی اشاره می کند که فرد بعد از کسر مالیات و بیمه دریافت می کند. این مقدار در حقیقت حقوق اصلی او محسوب می شود که می تواند مطابق میل شخصی از آن استفاده کند.
In countries where tax rate is high gross pay and take home pay are drastically different.
(در کشورهایی که درصد مالیات در آن ها بالاست حقوق اصلی بدون کسر مالیات با حقوق دریافتی نهایی به شدت متفاوت است.)
Pay well
به شغل هایی اشاره می کند که در آن ها دستمزد پرداختی بسیار خوب باشد. کالوکیشن های pay
Why don’t you quit if they don’t pay you well?
(اگر خوب بهت پول نمی دن چرا کارت رو ول نمی کنی؟)
Ability to pay
اصطلاحی که بیشتر بیزنس ها در ارتباط با توانایی خرید مخاطبان خود استفاده می کنند.
We have to be sure that our target group have the ability to pay for our new product.
(باید اطمینان حاصل کنیم که گروه هدفمون توانایی پرداخت برای محصول جدیدمون رو دارن.)
Pay the price
این اصطلاح هم مانند pay for something به معنای تاوان چیزی را پرداخت کردن است.
If you don’t eat healthy food and exercise regularly, you’ll pay the price when you’re older.
(اگر غذای سالم نخوری و ورزش نکنی وقتی که پیرتر شدی باید تاوان پس بدی.)