تفاوت photo و picture و image در انگلیسی + ✅ مثال های متعدد
در ادامه مجموعه مقاله های آموزش رایگان زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای صحبت درباره تفاوت photo و picture و image در خدمت شما هستیم. لطفا با ما همراه باشد.
در نگاه اول ممکن است این طور به نظر برسد که هر سه کلمه مفهوم کلی یکسانی را انتقال می دهند و می توانند بدون هیچ نگرانی جای یک دیگر استفاده شوند. در حالی که در حقیقت وجه تمایز قابل توجهی میان آن ها وجود دارد که نباید نادیده گرفته شود. در این به شکل مستقل به بررسی کاربرد معنایی هر یک از این سه کلمه می پردازیم. لطفا با ما همراه باشید.
کاربرد معنایی photo در انگلیسی
Photo یا photograph به انحصارا فقط به عکس اشاره دارند. بین این دو هیچ تفاوتی نیست فارغ از اینکه photo شکل خلاصه شده photograph می باشد.
برای درک بهتر به مثال های زیر دقت کنید.
Mum! Where did you put the photo album? I can’t find it!
ترجمه: مامان! آلبوم عکس رو کجا گذاشتی؟ نمی تونم پیداش کنم.
I’d like to take a photo of you so I can look at your beautiful face whenever I want.
ترجمه: دلم می خواد یه عکس ازت بگیرم که هر وقت خواستم بتونم به صورت زیبات نگاه کنم.
We haven’t had our wedding photos developed yet.
ترجمه: هنوز نسخه چاپی عکس های عروسیمون رو دریافت نکردیم.
Is this a recent photo of your sister?
ترجمه: این عکس از خواهرت جدیده؟
کاربرد معنایی picture در انگلیسی
Picture در مقایسه با photo مفهوم گسترده تری دارد. اشاره آن نه تنها بخ عکس، بلکه هر تصویر دیگری از جمله نقاشی هاست که نمونه تصویری از یک فرد یا شی باشند. تفاوت photo و picture
When did you take that picture? I look really good in it.
ترجمه: این عکس رو کی گرفتی؟ توش خوب افتاده م.
Katy drew a picture of my bedroom.
ترجمه: کیتی تصویر اتاقم رو کشید.
I don’t have a clear picture of you. It can be bad connection.
ترجمه: تصویر واضحی ازت ندارم. ممکنه اینترنت ضعیف باشه.
Picture ممکن است به عنوان معادلی برای film یا movie نیز به کار ببرد.
Much to everyone’s surprise, her first movie won the best picture award.
ترجمه: در کمال تعجب همه، فیلم اولش جایزه بهترین فیلم رو دریافت کرد.
گاهی نیز picture به تصویری که فرد با استفاده از تخیل یا حافظه خود در ذهنش خلق می کند اشاره دارد.
I have a vivid picture of her on the first day school.
ترجمه: تصویر واضحی از اون در روز اول مدرسه توی ذهنم هست.
کاربرد معنایی image در انگلیسی
Image بیشتر به تصور ذهنی افراد اشاره می کند. مثلا تصاویری که هنگام خواندن یک کتاب در ذهنشان نفش می بندد و یا تصور و ایده به خصوصی که از فردی یا چیزی در ذهنشان دارند.
My number one goal is to improve my image in the company!
ترجمه: هدف اولم اینه که تصویرم رو توی شرکت بهبود بدم.
For me, the word ‘Iran’ conjures the images of beautiful historical mosques.
ترجمه: برای من کلمه ایران تصویر مسجدهای زیبای تاریخی رو به ذهنم میاره.
چنانچه به دنبال موسسه آموزشی مناسبی برای یادگیری زبان انگلیسی هستید به شما پیشنهاد می کنیم که لیست بهترین کلاس های زبان تهران را بررسی نمایید.