گرامر rather در زبان انگلیسی: 📚معرفی کالوکیشن های مختلف + مثالهای متعدد
در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای معرفی گرامر rather در خدمت شما هستیم. ضمن پرداختن به جنبه های مختلف معنایی این کلمه، به تمام ساختارهای گرامری که این کلمه در آن ها مورد استفاده قرار می گیرد، اشاره می کنیم. لطفا با ما همراه باشید.
گرامر rather : کاربردهای معنایی در انگلیسی
این کلمه در زبان انگلیسی دارای کاربردهای معنایی مختلفی است که با توجه به موقعیت و گروه کلماتی که در آن ها قرار می گیرد معنایش مشخص می شود.
استفاده از rather برای صحبت از ترجیحات
پیش از این در مقاله دیگری درباره یکی از کاربردهای آن مفصل کرده ایم: “کاربرد rather than در زبان انگلیسی“. یکی از کاربردهای اصلی این کلمه ابراز ترجیحات از سوی یک شخص یا پرسیدن درباره ترجیحات یک فرد است.
She chose to go Shiraz University rather than go to Tehran to study.
(اون ترجیح داد که به جای درس خوندن توی تهران به دانشگاه شیراز بره.)
Rather than sitting here all day and doing nothing, you can try to get a new job.
(به جای همه روز اینجا نشتن و کاری نکردن، می تونی یه کار جدید پیدا کنی.)
Would you rather tea or coffee?
(چای رو ترجیح می دی یا قهوه؟)
استفاده از rather به عنوان یک adverb of degree
در انگلیسی adverbs of degree دسته ای از قیدها هستند که درباره شدت و درجه چیزی صحبت می کنند. مثلا very یک نمونه مشهور این دست از قیدها در انگلیسی محسوب می شود. می توانید مقاله “گرامر adverbs of degree” را نیز مطالعه کنید. کلمه rather هم می تواند به عنوان یکی از این قیدها در جمله های انگلیسی ظاهر شود. در چنین حالتی rather به جمله حالتی تاکیدی می دهد بدون آنکه زیادی آن را قوی کند.
مثلا وقتی می گوییم it’s rather cold منظورمان آن است که هوا یک جورایی یا تا حد قابل توجهی سرد است ولی این سردی برابر با خیلی کم یا خیلی زیاد نیست. پس اگر می خواهید که از قید درجه بندی که مفهومی متوسط داشته باشد ولی در عین حال به اندازه کافی قوی باشد و به جمله تاکید اضافه کند استفاده کنید می توانید به سراغ rather بروید.
به مثال های زیر دقت کنید:
I know I behaved rather childishly.
(می دونم که یه جورایی بچگانه رفتار کردم.)
I’m rather tired tonight. Can we go out another time?
(امشب تا حد زیادی خسته م. میشه یه موقع دیگه بریم بیرون؟)
He talks rather fast.
(اون به نسبت تند حرف می زنه.)
کالوکیشن های مختلف rather
در ادامه می توانید یکسری از کالوکیشن های و ساختارهای رایجی را که rather به عنوان یک قید در آن ها به کار می رود مشاهده کنید.
Rather a + noun
It was rather a surprise so see him again after all these years.
(دیدنش بعد از این همه سال سوپرایز بزرگی بود.) گرامر rather
Rather + adjective + noun
It was rather an awkward conversation as I didn’t have anything to say.
(از اونجایی که چیزی برای گفتن نداشتم بدجور مکالمه معذب کننده ای بود.)
I have rather good news for you all.
(یه جورایی برای همه خبرهای خوبی دارم.)
Rather a lot
I had to spend rather a lot of money on buying this house, but I don’t regret it.
(مجبور شدم پول به نسبت زیادی رو صرف خریدن این خونه کنم ولی اصلا پشیمون نیستم.)
You’ve helped me rather a lot. I don’t expect more from you.
(تا همین جاشم یه جورایی خیلی کمکم کردی. دیگه بیشتر از این انتظاری ازت ندارم.)
کاربرد معنایی or rather
یکی از کالوکیشن های رایج با rather می شود or rather. این کالوکیشن به معنای “در حقیقت” است.
Thanks to our effort, or rather, his effort, we were able to make a good deal.
(در نتیجه زحمت هامون، یا در حقیقت، زحمت هاش، تونستیم یه معامله خوب داشته باشیم.)
با استفاده از این کالوکیشن در حقیقت چیزی را که به عنوان ظاهر قضیه دیده می شود نقض می کنیم و نکته ای درباره حقیقت ماجرا ارائه می دهیم.
کاربرد معنایی but rather
کالوکیشن but rather به معنای “در عوض می باشد”.
I expected things to get better but rather they got even worse.
(انتظار داشتم اوضاع بهتر بشه ولی در عوض بدتر هم شد.)
استفاده از rather برای افزودن تاکید به فعل های hope، enjoy و like
زمانی که از این کلمه به عنوان یک قید در کنار فعل های hope، enjoy و like استفاده کنیم در حقیقت تا حدی به آن ها تاکید می افزاییم.
I was rather hoping I could avoid him at the party.
(یه جورایی امیدوار بودم که بتونم توی مهمونی ازش دوری کنم.) گرامر rather
I rather liked the idea of moving to a new city.
(خیلی از این ایده که برم به یه شهر جدید خوشم میاد.)
I rather enjoy spending time with him.
(یه جورایی از وقت گذروندن باهاش لذت می برم.)
استفاده از rather برای مقایسه کردن و تشبیه کردن
جالب است که بدانید از این کلمه برای مقایسه و تشبیه کردن هم استفاده می شود. به مثال های زیر و مواردی که زیر آن ها خط کشیده شده است دقت کنید:
I felt rather like an outsider in the class. No one wanted to be my friend.
(توی کلاس یه جورایی حس یک بیگانه رو داشت. هیچ کس نمی خواست با من دوست بشه.)
He looked rather less attractive than his pictures in person.
(در واقعیت تا حد قابل توجهی از عکس هایش کمتر خوشتیپ بود.)
You’ll have rather more time to do stuff you like when you start this new job.
(وقتی که این کار جدید رو شروع کنی زمان به نسبت بیشتری داری تا کارهایی که دوست داری انجام بدی.)