تفاوت somewhere و anywhere و nowhere و everywhere + ✅ مثال
در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای معرفی تفاوت قیدهای somewhere و anywhere و nowhere و everywhere در خدمت شما هستیم. لطفا با ما همراه باشید.
وجه اشتراک این کلمات یعنی where باعث می شود که افراد گاهی درباره معنای هر یک به شک بیفتند. در این مقاله قصد داریم که کاربرد معنایی هر یک را معرفی کنیم و برای هر کدام مثال های متعددی ارائه دهیم تا بتوانید بدون هیچ اشتباهی آن ها را در جمله های خودتان به کار ببرید.
پیش از اینکه وارد مبحث اصلی شویم و کاربردهای هر یک را معرفی کنیم باید نکته ای را گوشزد کرد. هرگز این کلمات را جدای از هم ننویسید. به عنوان مثال somewhere را به شکل some where ننویسید. هر کدام از این ها کلمات مستقلی هستند که نیازی نیست بین اجزای آن ها فاصله ای شکل بگیرد.
کاربرد معنایی somewhere در انگلیسی
معنای قید somewhere در فارسی می شود “یه جایی”.
ترجمه این کلمه در دیکشنری کمبریج بدین شکل عنوان شده است:
In or at a place having a position that is not stated or not known
به مثال های زیر دقت کنید:
I know my glasses are somewhere in my bag but I can’t find them.
(می دونم که عینکم یه جایی توی کیفمه ولی نمی تونم پیداش کنم.)
Can we go get our lunch somewhere else? I don’t like this restaurant.
(میشه بریم نهارمون رو یه جای دیگه بگیریم؟ از این رستوران خوشم نمیاد.)
I know that she lives somewhere close to Tehran.
(می دونم که یه جایی نزدیک شیراز زندگی می کنه.)
Wouldn’t you like to go to a café or somewhere?
(دلت نمی خواد بریم یه کافه ای یه جایی؟)
توجه داشته باشید که اغلب از somewhere در جملات منفی استفاده نمی شود.
کاربرد معنایی anywhere در انگلیسی
معنای قید anywhere در فارسی می شود “هر جایی” یا “هیچ جایی”. این کلمه در جمله های منفی به معنای “هیچ جایی” می باشد. از این کلمه در این معنا نمی توان در جمله های مثبت استفاده کرد. همچنین می توان به کرات آن را در جمله های پرسشی دید.
در دیکشنری کمبریج تعریف زیر برای این کلمه عنوان شده است.
In, to, or at any place
به مثال های زیر دقت کنید:
You can’t find anywhere as green as this place in the whole country.
(نمی تونی هیچ جایی رو به سبزی این مکان توی کل کشور پیدا کنی.)
Did you go anywhere interesting on holidays?
(توی تعطیلات هیچ جای جالبی رفتی؟)
Is there anywhere I can get this book?
(جایی هست که بتونم این کتاب رو بگیرم.)
کاربرد معنایی nowhere در انگلیسی
معنای قید nowhere در فارسی می شود “هیچ جا”.
در دیکشنری کمبریج تعریف زیر برای این کلمه ارائه شده است:
In, at, or to no place; not anywhere
به مثال های زیر دقت کنید:
If we kick him out he has nowhere else to go.
(اگر بندازیمش بیرون هیچ جای دیگه ای رو نداره که بره.)
I’m stuck in the middle of nowhere and I have no idea what to do.
(من وسط ناکجا آباد گیر افتادم و روحمم خبر نداره که باید چه کار کنم.)
We’ll get nowhere if you refuse to do your share.
(اگر سهمت رو انجام ندی به هیچ جا نمی رسیم.)
دقت کنید که خود این کلمه منفی است و نیازی نیست که برای آن از فعلی منفی استفاده کرد. همان طور که می دانید double negation در انگلیسی مفهومی مثبت را انتقال می دهد.
کاربرد معنایی everywhere در انگلیسی
معنای قید everywhere در فارسی می شود “همه جا”.
در دیکشنری کمبریج تعریف زیر برای این کلمه ارائه شده است.
To, at, or in all places or the whole of a place
به مثال های زیر دقت کنید:
If I could, I’d follow you everywhere.
(اگر می تونستم همه جا باهات میومدم.)
I see her everywhere I go.
(هر جا می رم می بینمش.)
I looked for my pen everywhere but I can’t find it.
(همه جا دنبال خودکارم گشتم ولی نمی تونم پیداش کنم.)