کالوکیشن های فعل take در زبان انگلیسی (اصطلاحات با take) + ✅ مثال های متعدد
در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای معرفی کالوکیشن های فعل take در خدمت شما هستیم. با ما همراه باشید.
فعل take در کنار فعل هایی مانند do ، have و get از جمله افعالی است که مدام در جاهای مختلفی سر و کله اش پیدا می شود. نکته مهم اینجاست که با تشکیل کالوکیشن های متعدد با گروه خاصی از کلمات مدام معناهای مختلفی به خود می گیرد. هدف از این مقاله معرفی این کالوکیشن ها همراه با مثال است که در غالب یک جدول ارائه شده است.
مثال | معنی | کالوکیشن |
You can take your time eating your lunch. I’m not in a hurry. (می تونی راحت و بدون عجله ناهارت را بخوری. من عجله ای ندارم.) | کاری را با سرعت دلخواه و بدون عجله انجام دادن | Take your time |
It takes time to become fluent in English, but that doesn’t mean you should give up. (کامل یاد گرفتن انگلیسی طول می کشد ولی به این معنا نیست که تو باید تسلیم شوی.) | انجام کاری به زمان زیادی نیاز داشتن | Take time |
The story of this novel takes place in the Romantic era and it’s about poets like John Keats. (داستان رمان در دوره رمانتیک رخ می دهد و درباره شاعرانی مثل جان کیتس است.) | رخ دادن | Take place |
All of the team members are obligated to take part in the upcoming project. (تمام اعضای تیم موظف هستند که در پروژه آتی شرکت کنند.) | مشارکت کردن | Take part |
I have to take my medication for a month to recover. (باید داروهایم را برای یک ماه مصرف کنم تا خوب شوم.) | دارو مصرف کردن | Take medicine |
Taking drugs is destroying your life but you can’t see it, can you? (دارو مصرف کردن زندگی ات را نابود کرده ولی تو نمی توانی بفهمی مگر نه؟) | مواد مصرف کردن | Take drugs |
I’ll take charge of the upcoming project. (من مسئولیت پروژه بعدی را قبول می کنم.) | مسئولیت چیزی را داشتن | Take charge of |
I can’t go out at night because I have to take care of my mum who’s a bit unwell. (نمی توانم شب از خانه بیرون بروم چون باید از مادرم که مریض است مواظبت کنم.) | مراقبت کردن از | Take care of |
I have to take an important exam in two weeks but I’m not even motivated enough to study. (باید در عرض دو هفته یک امتحان مهم بدم ولی اصلا انگیزه ای برای درس خواندن ندارم.) | امتحان دادن | Take an exam |
I’ll call you after I take a shower. (بعد از اینکه دوش گرفتم بهت زنگ می زنم.) | دوش گرفتن | Take a shower |
It always takes ages before Rachel is ready to go. (چند قرن طول می کشد تا راشل آماده رفتن باشد.) | زمان زیادی طول کشیدن | Take ages |
I took notice of how tired she looked and felt bad for her. (به اینکه خیلی خسته بود توجه کردم و احساس بدی بهم دست داد.) | توجه کردن | Take notice |
His intention has never been taking advantage of you. He truly loves you. (او هیچ وقت قصد سوء استفاده کردن از تو را نداشته بلکه واقعا دوستت دارد.) | از چیزی یا کسی سوء سوء استفاده کردن | Take advantage of |
Can you take a picture of me, please? (می شود لطفا ازم یک عکس بگیری؟) | عکس گرفتن | Take a picture / photograph / photo |
Please take a seat. (لطفا بنشینید.) | نشستن | Take a seat |
I can’t eat at the table I just take a bite and head off to work. (نمی توانم سر میز غذا بخورم فقط یک لقمه می خورم و می روم سرکار.) | یک لقمه خوردن | Take a bite |
I needed to take a call that’s why I left you on seen. (باید به یک تماس جواب می دادم به همین دلیل پیام هایت را خواندم و جواب ندادم.) | به تماسی جواب دادن | Take a call |
Oh God, I’m really tired. I need to take a nap. (وای خدا خیلی خسته ام. باید چرت بزنم. ) | چرت زدن | Take a nap |
We need to take action before it’s too late. (باید قبل از اینکه دیر شود اقدام کنیم.) | اقدام کردن | Take action |
She takes pride in her elite education. (او به تحصیلات عالیه خود افتخار می کند.) | به چیزی افتخار کردن | Take pride in |
We take turns paying the rent. (ما به نوبت پول اجاره را پرداخت می کنیم.) | به نوبت کاری را انجام دادن | Take turns |