اصطلاحات انگلیسی درباره فقر و ثروت + ✅ مثالهای متعدد
در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای معرفی واژگان و اصطلاحات انگلیسی درباره فقر در خدمت شما هستیم. لطفا با ما همراه باشید.
اصطلاحات انگلیسی درباره ثروت
در جدول زیر می توانید لیستی از واژگان و اصطلاحات انگلیسی درباره ثروت را مشاهده کنید:
The Smiths family is quite well to do. (خانواده اسمیت ثروتمند و آبرومند هستند.) | Well-to-do ثروتمند و دارای موقعیت اجتماعی خوب |
Her family is quite well-off. (خانواده او خیلی ثروتمند هستند.) | Well-off بسیار ثروتمند |
“But in an affluent society the problem of poverty is fundamentally different from what it is in an underdeveloped economy.” (در جامعه ای ثروتمند مشکل فقر اساسا با چیزی که کشورهای در حال توسعه با آن دست و پنجه نرم می کنند متفاوت است.) | The affluent society جامعه ای ثروتمند |
She’s the only spoilt child of a millionaire. (اون تنها بچه لوسه یه میلیونره.) | Millionaire میلیونر |
The new president is a billionaire with no prior in politics. (رئیس جمهور جدید یه میلیارد بدون هیچ تجربه ای در سیاسته.) | Multimillionaire = Billionaire میلیاردر |
There’s only one thing I’ve ever dreamed of; I want to become so rich I can lead a life of luxury. I have no idea how I can do that, though. (فقط یه چیزیه که همیشه رویاشو داشتم. می خوام این قدر ثروتمند بشم که یه زندگی تجملاتی داشته باشم. ولی نمی دونم باید چه طور این کارو بکنم.) | Lead a life of luxury زندگی تجملاتی داشتن |
He made a fortune in real estate and then married a famous model. (اون با معاملات املاک ثروت زیادی به دست آورد و بعدش با یه مدل ازدواج کرد.) | Make a fortune ثروت زیادی به دست آوردن |
He loves to tell everyone about his rise from rags to riches. (اون عاشق اینه که به همه درباره از فرش به عرش رسیدنش بگه.) | Go from rags to riches از فرش به عرش رسیدن |
اصطلاحات انگلیسی درباره فقر
در جدول زیر می توانید لیستی از واژگان و اصطلاحات انگلیسی درباره فقر را مشاهده کنید:
The poverty line for a family of three in the US is $20,000. (خط فقر برای یه خانواده سه نفره در آمریکا بیست هزار دلاره.) | The poverty line خط فقر |
He’s lived most of his life in poverty and never had a chance to have an education. (بیشتر زندگیش رو توی فقر زندگی کرده و هیچ وقت فرصت تحصیل نداشته.) | Live in poverty در فقر زندگی کردن |
Why am I perpetually in debt? (چرا من همیشه بدهکارم؟) | In debt بدهکار |
During the global economic crisis many people were left destitute. (در طول مدت بحران جهانی اقتصادی خانواده های زیادی در فقر شدید رها شدند.) | Destitute به شدت فقیر بودن |
I’m a bit short of money now, so I can’t join you on this trip. (الان دست و بالم یه کم تنگه پس نمی تونم توی این سفر باهات همراه بشم.) | Be short of money دست تنگ بودن |
Those coming from low income families struggle to make ends. (اونایی که از خانواده هایی با درآمد کم میان براشون سخته که همه نیازهاشون رو برآورده کنن.) | Have difficulty in making ends برای پول درآوردن دچار مشکل بودن Have a low income درآمد کمی داشتن |
You can’t marry that penniless man. (نمی تونی با اون مرد بی پول ازدواج کنی.) | Penniless بی پول |