آموزش زبان انگلیسی رایگان صفر تا صد [گام به گام]

اصطلاحات انگلیسی درباره استرس: 😞 معرفی واژگان + مثال های متعدد

استرس نقطه ای اجتناب ناپذیر برای همه ماست. هر از چندگاهی در زندگی به نقطه ای می رسیم که به خاطر فشارهای روزمره و حجم کار احساس می کنیم در معرض فروپاشی ذهنی قرار داریم. احساس اضطراب و استرس همه وجودمان را فرامی گیرد. هدف ما از نوشتن این مقاله آن است که با یاد دادن گروهی از کالوکیشن ها و واژگان مرتبط این امکان را برای شما فراهم کنید که بتوانید درباره این شرایط روحی راحت تر به انگلیسی صحبت کنید. این مقاله در ادامه سایر سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی برای شما تهیه شده است. اصطلاحات انگلیسی درباره استرس

چه طور درباره استرس صحبت کنیم؟

در قدم اول باید بتوانید شرح بدهید که چه احساسی دارید و ابراز کنید که در شرایط استرس و اضطراب قرار گرفته اید. برای این منظور می توانید از اصطلاحات زیر استفاده کنید:

  • I’m stressed out.

زمانی که فرد به شدت از نظر روحی خسته و آشفته باشد و احساس اضطراب و استرس داشته باشد از این اصطلاح استفاده می شود.

 

  • I’m under a lot of pressure/stress.

معنای لغوی این جمله می شود “تحت فشار زیادی هستم” که می تواند به شرایطی اشاره کند که فرد به خاطر کاری زیاد یا هر دلیل دیگری احساس می کند با حجمی بیشتر از توانش رو به رو شده است.

 

  • I’m completely burnt out.

این اصطلاح به موقعیتی اشاره دارد که فرد بعد از یک دوره طولانی مدت استرس و کار بیش از اندازه به مرحله ای می رسد که دیگر نمی تواند عملکرد مفیدی داشته باشد و بازه او چه در کار و چه در زندگی شخصی به شدت کاهش می یابد. بنابراین فرد در نقطه ای قرار می گیرد که عملا انجام هیچ کاری از او ساخته نیست. شکل اسم این اصطلاح می شود burnout. به مثال آن در ادامه دقت کنید.

You know that you should avoid burnout; you don’t have to work yourself to death.

(باید از خستگی مفرط دوری کنی، نیازی نیست که به حد مرگ از خودت کار بکشی.)

nervous breakdown

  • I’m at a breaking point.

این اصطلاح به زمانی اشاره می کند که فرد حس می کند که در معرض فروپاشی کامل روحی و ذهنی قرار دارد.

 

  • I’m going through a lot. / I have a lot going on right now.

این اصطلاح مناسب برای موقعیتی است که بخواهید که در زمان کنونی همزمان با مسائل مختلفی دست به گریبانگیر هستید و همین قضیه شرایط روحی شما را متزلزل کرده است.

 

اصطلاح دیگری نیز هست که در همین معنا به کار می رود:

  • I have a lot on my mind now.

این مورد به معنای آن است که در شرایط کنونی درگیری ذهنی زیادی دارم.

 

  • I need to manage my anxiety.

برای صحبت درباره مدیریت استرس از این مقاله استفاده می کنیم.

I need to find effective ways to manage my anxiety before it gets overwhelming.

 

چه طور درباره عامل استرس صحبت کنیم؟

در مرحله بعد باید بتوانید که شرح دهید که عامل استرس و فروپاشی روحی شما چیست. برای این منظور می توانید از مثال های زیر استفاده کنید.

  • Stress someone out:

Interviews really stress me out.

(مصاحبه ها حسابی بهم استرس می دن.)

Having to talk to strangers stresses me out.

(صحبت کردن با غریبه ها حسابی بهم استرس وارد می کنه.)

drive someone crazy

  • Drive someone crazy:

Work is driving me crazy. I think I might lose my mind.

(کار داره دیوونه م می کنه. فکر کنم ممکنه عقلم رو از دست بدم.) اصطلاحات انگلیسی درباره استرس

  • Snowed under:

I’m totally snowed under at work.

(سرکار تحت فشار زیادی هستم.)

لینک های مفید

چنانچه به دنبال موسسه آموزشی مناسبی برای یادگیری زبان انگلیسی هستید به شما پیشنهاد می کنیم که لیست بهترین کلاس های زبان تهران را بررسی نمایید.

1/5 - (1 امتیاز)
موسسه گاما

مژده آتش آب پرور

دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات انگلیسی و علاقه مند به هر چیزی که مرتبط با دنیای زبان انگلیسی باشد!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کارشناسان ثبت نام زبان
×