کاربردهای that در زبان انگلیسی: 📚 ✅ معرفی تمام نکته های گرامری + مثال های متعدد
یادگیری زبان انگلیسی، به عنوان یکی از زبانهای پرکاربرد و بینالمللی، برای بسیاری از افراد چالشبرانگیز و همزمان هیجانانگیز است. یادگیری گام به گام زبان انگلیسی، مسیری منطقی و مؤثر برای دستیابی به تسلط بر این زبان پرطرفدار است. این روش، با تاکید بر پیشرفت تدریجی و ساختارمند، به یادگیرندگان امکان میدهد تا در هر مرحله، با اطمینان و درک عمیق، مهارتهای زبانی خود را توسعه دهند. از فراگیری الفبای انگلیسی گرفته تا مهارت در مکالمه پیشرفته، هر قدم به دقت طراحی شده است تا افراد در مسیر یادگیری، حس پیشرفت مستمر و دستاورد را تجربه کنند.
در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مقاله جدیدی برای معرفی تمام کاربردهای that به عنوان یکی از پرکاربردترین کلمه های انگلیسی در خدمت شما هستیم. لطفا با ما همراه باشید.
تمام کاربردهای that شامل موارد زیر است:
کاربردهای that : به عنوان صفت اشاره
احتمالا این کاربرد را حتی بدون اینکه لازم باشد به آن اشاره کنیم خودتان به خوبی با آن آشنایی دارید. این کلمه یکی از صفت های اشاره انگلیسی است که برای اشاره کردن به انسان ها و اشیا به کار گرفته می شود. ولی نه هر نوع شی و انسانی، فقط نوع مفرد و دور! یعنی چیزهای تکی که در فاصله دورتری از ما قرار گرفته باشند. حواستان باشد که این دور بودن همیشه مربوط به مکان نیست و می تواند اشاره به مفهوم هایی مثل زمان نیز داشته باشد. در حقیقت that شکل مفرد صفت اشاره those محسوب می شود.
به شما پیشنهاد می کنیم که مقاله ای که را پیش از این تحت عنوان “صفت های اشاره در زبان انگلیسی” به نگارش درآورده ایم برای درک بهتر چک کنید.
Look at that young woman over there. Do you know her? She doesn’t look to be from around here.
به آن خانم جوان در آنجا نگاه کن. آیا او را می شناسی؟ به نظر نمی آید که اهل این طرف ها باشد.)
Do you remember that rainy day when you first told me that you loved me?
(آن روز بارانی را به خاطر می آوری که برای اولین بار بهم گفتی که دوستم داری؟)
کاربردهای that : برای اشاره به جمله واره ها و مفهوم های گفته شده
همان طور که در بالا نیز مطرح کردیم اشاره that ممکن است خیلی فراتر از یک شخص و یا مفهومی فیزیکی باشد که با چشم قابل مشاهده است.
می توان از آن برای اشاره به چیزی که پیش از این در گفت و گو مطرح شده است نیز استفاده کرد. در اینجا that به شکل ضمیری عمل می کند که یک antecedent مشخص دارد.
به مثال های زیر توجه کنید:
A: Can you tell Mark to get me some snack on his way home?
B: I already told him that, but he said he didn’t have enough money with himself.
الف: می شود به مارک بگویی سرراهش برایم کمی خوراکی بخرد؟
ب: بهش گفتم ولی می گوید که به اندازه کافی پول همراهش ندارد.
کاربردهای that : برای مطرح کردن یک هدف
گاهی that با قرار گفتن در ابتدای جمله واره وابسته ای که آغاز کننده جمله کامل است برای بیان هدف انجام کاری استفاده می شود.
به مثال زیر دقت کنید:
That she may finish her work for the day, she had to pull an all nighter.
(برای اینکه شاید بتواند کار روزش را تمام کند مجبور شد تمام شب بیدار بماند.
گاهی نیز با قرار گرفتن در ابتدای جمله ها به معنای “اینکه” استفاده می شود تا از ساختارهای شروع شده با it’s جلوگیری کرد.
That you are angry with me is obvious.
(اینکه از دستم عصبانی هستی کاملا واضح است.)
کاربردهای that : برای اشاره به درجه کیفیت چیزی
گاهی از ساختار that + adjective یا not that + adjective استفاده می کنیم که بگوییم به شکل نسبی کیفیت خاصی تا چه حدی در فرد یا چیزی وجود دارد.
Ronan told me that I should try Chinese food because it’s great. In my opinion, however, it wasn’t that good.
(رونن بهم گفت که باید غذای چینی امتحان کنم چون خیلی عالی است. هر چند به نظر من آن قدرها هم خوب نبود.(
I’ve heard people say Rose is very pretty. Is she really that gorgeous?
(شنیده ام که مردم می گویند که رز خوشگل است. آیا واقعا آن قدرها جذاب است؟)
استفاده از that در ساختار that’s + adjective
ساختار that’s + adjective حالت تصدیقی دارد برای زمانی که می خواهیم به فرد مقابل نشان بدهیم که به صحبت هایش گوش می داده ایم. در حقیقت اینکه درباره گفته او اظهار نظر کنیم.
به مثال زیر دقت کنید:
A: I got a new job!
B: that’s amazing!
الف: کار جدید پیدا کردم.
ب: عالیه!
استفاده در that-clause ها
به شما پیشنهاد می کنیم که برای آشنایی با این کاربرد that مقاله مفصلی را که پیش از این درباره این جمله واره های انگلیسی نوشته ایم مطالعه کنید: “گرامر that-clause ها در زبان انگلیسی”
در عین می توانید مثال هایی از این جملات را در زیر مشاهده کنید:
It’s important that you keep doing your job.
(مهم است که به انجام دادن کارت ادامه بدهی.)
She told me that she didn’t want to go to school today.
(او بهم گفت که نمی خواهد امروز به مدرسه برود.)