انواع اسباب بازی ها به انگلیسی: ✅ معرفی واژگان + مثالهای متعدد
در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای معرفی واژگان مرتبط با انواع اسباب بازی ها به انگلیسی در خدمت شما هستیم. لطفا با ما همراه باشید.
لیست انواع اسباب بازی ها به انگلیسی
در جدول زیر می توانید لیستی از انواع اسباب بازی ها را به انگلیسی مشاهده کنید.
توپ | Ball | |
بادبادک | Balloon | |
دوچرخه | Bike | |
آجر اسباب بازی | Building blocks | |
ماشین اسباب بازی | Toy car | |
دایناسور | Dinosaur | |
عروسک | Doll | |
بادبادک | Kite | |
مکعب روبیک | Rubik’s cube | |
یویو | Yo-yo | |
عروسک خرسی | Teddy-bear | |
شخصیت عروسکی | Puppet | |
طناب زنی | Skipping rope / jump rope | |
فرفره کاغذی | Pinwheel | |
جورچین | Jigsaw puzzle | |
جغجغه | Rattle | |
ربات | Robot | |
توپ فوتبال | Foot ball | |
قطار اسباب بازی | Toy train | |
هلیکوپتر اسباب بازی | Toy helicopter | |
پاستیل | Crayon | |
کامیون اسباب بازی | Toy truck | |
هولا هوپ | Hula hoop | |
اسکیت | Skates | |
بیل و سطل اسباب بازی | Toy shovel and bucket | |
اسب گهواره ای | Rocking horse |
مثال اسباب بازی ها در جمله های انگلیسی
در جمله های زیر می توانید مثال کلمات بالا را در جمله های انگلیسی مشاهده کنید.
Rose tossed me the ball.
(رز توپ رو بهم پاس داد.)
She popped a balloon with her feet.
(با پاهاش یه بادبادک رو ترکوند.)
John is trying to learn how to ride a bike these days.
(جان داره سعی می کنه که دوچرخه سواری یاد بگیره.)
We got toy building blocks for his birthday.
(برای تولدش آجر اسباب بازی خریدیم.)
He’s not talking to anyone because he wanted one of those toy cars but we didn’t get him one.
(با کسی حرف نمی زنه چون یکی از اون کارهای اسباب بازی رو می خواست ولی براش نخریدیم.)
I have a toy dinosaur my own size.
(من یه دایناسور اسباب بازی هم اندازه خودم دارم.)
We’re taking children to a puppet show tonight.
(داریم امشب بچه ها رو می بریم یه تئاتر عروسکی.)
We played with our dolls and skipping rope.
(ما عروسک هامون و طناب ورزشیمون بازی کردیم.)
“She has managed to rise the kite fly over the tallest building.”
(موفق شد که کاری کنه که بادبادک برفراز بلندترین ساختمان پرواز کنه.)