معرفی انواع وسایل آشپزخانه به انگلیسی: ✅ آموزش واژگان + مثال
در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای معرفی واژگان مرتبط با انواع وسایل آشپزخانه به انگلیسی در خدمت شما هستیم. لطفا با ما همراه باشید.
“وسایل آشپرخانه” به انگلیسی چه می شود؟
پیش از اینکه خود تک به تک وسایلی را که در آشپزخانه مورد استفاده قرار می گیرند معرفی کنیم بهتر است نگاهی داشته باشیم که برای گفتن “وسایل آشپزخانه” در انگلیسی باید از چه کلماتی استفاده کنیم.
به مواردی که در جدول زیر معرفی شده اند توجه کنید:
تمام اقلام کاربردی برای آشپزخانه ها اعم از ظرف ها و سایر وسایلی که به نحوی مرتبط هستند. | Kitchen utensils |
قاشق، چنگال و کاردهایی که برای خوردن غذا استفاده می شوند. | Flatware |
تمام طرف هایی که هنگام چیدن میز غذا بر روی آن قرار می گیرند. | Tableware |
ظرف هایی که برای پخت غذا و شیرینی استفاده می شوند. | Cookware |
به مثال های زیر دقت کنید:
Don’t forget to pack eating utensils for our picnic.
(یادت نره که برای پیکنیکمون ظرف های غذا خوردن هم بذاری.)
My grandma gave an antique sterling silver flatware set on my wedding night.
(مامان بزرگم شب عروسیم یه ست قاشق و چنگال نقره خالص عتیقه بهم داد.)
We take out our best tableware when we have guests.
(وقتی مهمون داریم بهترین ظرف هامون رو بیرون میاریم.)
If you’re looking for high quality cookware you should go to Johnson Store.
(اگر دنبال ظرف های آشپزی با کیفیت هستی باید بری به مغازه جانسون.)
لیست وسایل آشپزخانه به انگلیسی
در جدول زیر می توانید لیستی از واژگان انگلیسی را که برای اشاره به لوازم آشپزخانه به کار می روند ببینید. ترجمه هر کدام نیز درج شده است.
کتری | Kettle |
چاقوی مخصوص سرآشپز | Chef’s knife / cook’s knife |
چاقوی پرینگ | Paring knife |
کارد نان بری | Bread knife |
چاقو تیزکن | Knife sharpening / honing rod |
تستر | Toaster |
تخته آشپزخانه | Chopping/cutting board |
ظرف نان (جانانی – جعبه نگه داری نان) | Breadbox |
چاقوی آشپزخانه | Kitchen shears/scissors |
تنگ آب | Jug |
پوست کن سبزیجات | Vegetable peeler |
مخلوط کن | Blender |
سیر خردکن | Garlic press |
آب کش | Colander |
رنده کن | Grater |
کاسه | Bowl |
ترازوی آشپزخانه | Kitchen scale |
قاشق ها و فنجان های اندازه گیری | Measuring spoons and cups |
ماهی تابه | Frying pan |
الک | Sieve |
قوری | Teapot |
وردنه | Rolling pin |
کاردک | Spatula |
قوطی بازکن | Can opener |
ملاقه | Ladle |
ماهی تابه برشته کاری | Roasting pan |
بشقاب | Plate |
تخم مرغ خردکن | Egg slicer |
سینی | sheet pan |
گوشت کوب | Meat mallet |
چنگال | Fork |
انبر آشپزخانه | Tongs |
همزن | Balloon whisk |
دستکش فر | Oven gloves |
دستگیره آشپزخانه | Pot holder |
مثال در جمله های انگلیسی
به استفاده بعضی از کلمات بالا در جمله های انگلیسی توجه کنید.
“Josie’s hand slipped on the grater and a bright bead of blood swelled out of her forefinger.”
(دست جویی روی رنده کن لیز خورد و یه قطره خون از انگشت اشاره ش بیرون زد.)
“Use a colander to drain the water and thoroughly rinse the rice.”
(از آبکش استفاده کن که آب برنج رو کامل بکشی و بشوریش.)
Don’t waste your money on an egg slicer.
(پولت رو برای تخم مرغ خردکن خراب نکن.)
There are only two loaves of bread in the breadbox. We need more to make sandwiches for five.
(فقط دو تا نون توی جانونی هست. برای ساندویچ درست کردن برای پنج نفر نون بیشتری نیاز هست.)