فراموش کردم به انگلیسی: 🤔 معرفی 4 جمله کاربردی + مثال
در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای معرفی سه راه مختلف گفتن “فراموش کردم” به انگلیسی در خدمت شما هستیم. فراموش کردم به انگلیسی
I forgot
ممکن است بدانید که ساده ترین راه گفتن “فراموش کردم” به انگلیسی می شود:
I forgot.
جمله ای کوتاه، ساده و کاربردی که هر جایی کار شما را راه می اندازد.
A: I asked you to buy a sandwich for me. Did you?
B: Ah, sorry I completely forgot!
الف: ازت خواستم که برای ساندویچ بخری. گرفتی؟
ب: متاسفم کاملا فراموش کردم.
با این حال راه های بیشتری به غیر از این جمله برای اشاره کردن به فراموش کردن چیزی وجود دارد که می توانند ریزمعنای بیشتری داشته باشند.
It completely slipped my mind
“به کل از یادم رفت”
زمانی می توانید از این جمله استفاده کنید که بعد از اینکه به طریقی بهتان یادآوری شده می فهمید که چیزی را فراموش کرده اید. مثلا تصور کنید مادرتان از شما خواسته که سرراهتان به خانه کمی شیر بخرید و تازه وقتی به خانه می رسید و مادرتان می پرسد که شیر کجاست، یادتان می افتد که خریدش را فراموش کرده اید. این جمله متناسب موقعیت های این چنینی است.
A: Where’s the milk?
B: What do you mean?
A: I asked you to buy some milk on your way back home.
B: Oh god, it completely slipped my mind.
الف: شیر کو؟
ب: منظورت چیه؟
الف: ازت خواستم که سر راهت به خانه کمی شیر بخری.
ب: وای خدا به کل از یادم رفت.
I’m afraid I can’t remember
اگر اطلاعات خاصی را فراموش کرده اید و هنوز هم نمی توانید آن را به خاطر بیاورید ولی در حال تلاش هستید، می توانید از این جمله استفاده کنید. نکته مهم درباره این جمله آن است که نوعی حس تاسف و گناه را برای فراموش کردن انتقال می دهد.
A: Oh, Alice, right? We met at a party a few days ago. Can you remember my name?
B: Oh, hmmm, I’m afraid I can’t remember.
الف: او آلیس هستی مگر نه؟ چند روز قبل در یک مهمانی یک دیگر را دیدیم. می توانی نام من را به خاطر بیاوری؟
ب: مممممم، متاسفانه نمی توانم به خاطر بیاورم.
My mind’s gone blank
این جمله به خالی شدن یکباره ذهن اشاره می کند. به خصوص وقتی که یکسری بدیهیات را به شکل ناگهانی از یاد می برید.
It was so weird. For a second my mind had gone blank and I couldn’t remember my father’s name.
(خیلی عجیب بود. برای یک لحظه ذهنم کامل خالی شده بود و نمی توانستم اسم پدرم را به یاد بیاورم.)