تفاوت what time و when : ✅ گرامر + مثالهای متعدد
در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای معرفی تفاوت what time و when در خدمت شما هستیم. لطفا با ما همراه باشید.
برای اینکه به درک درستی از تفاوت این دو برسید تک به تک به معرفی کاربرد هر یک می پردازیم.
کاربرد معنایی what time در زبان انگلیسی
نکته کلیدی در این عبارت پرسشی کلمه time است. دقیقا همین کلمه است که زمینه تمایز این عبارت پرسشی را در مقایسه با when فراهم می کند. در اینجا time به ساعت اشاره دارد. پس وقتی که از عبارت what time استفاده می کنیم منظور ساعت انجام کاری است.
What time does your flight take off?
(پروازت کی هست؟)
I don’t know what time my next class is; I thought I’d written it somewhere but I haven’t.
(نمی دونم کلاس بعدیم کی هست؛ فکر می کردم یه جایی نوشته مش ولی این کارو نکرده م.)
Excuse me. Do you know what time it is?
(منو ببخشید. می دونید ساعت چنده؟)
What time is he supposed to arrive?
(چه موقع قراره برسه؟)
What time is your meeting?
(جلسه ت چه ساعتیه؟)
What time do you usually wake up in the morning?
(معمولا صبح ها چه ساعتی از خواب بیدار می شی؟)
I asked him what time he got off work.
(ازش پرسیدم که چه ساعتی کارش تموم میشه.)
کاربرد when در زبان انگلیسی
در عوض when به معنای “چه موقع” مفهوم گسترده تری دارد. در پاسخ به این سوال معمولا نباید ساعت رخدادی را گفت. بلکه مفهومی عمومی تر و گسترده تری از زمان مدنظر است. زمانی از آن استفاده می کنیم که به شکل حدودی می خواهیم زمان وقوع چیزی را بدانیم یا اینکه بحث درباره پرسیدن ساعت نیست بلکه درباره گستره بزرگ تری از زمان صحبت می کنیم.
برای درک بهتر به مثال های زیر دقت کنید:
“When do you usually wake up in the morning?” “I try to wake up early in the morning but sometimes it’s really difficult.”
(“صبح ها چه موقع از خواب بیدار می شی؟” “سعی می کنم صبح زود بیدار شم ولی گاهی اوقات سخته.”)
“When’s the baby due?” “Early in September.”
(“بچه کی به دنیا میاد؟” “اوایل ماه سپتامبر.”) what time و when
I was 21 when I started college.
(وقتی رفتم دانشگاه بیست و یک سالم بود.)
When did you tell me about it? I can’t remember.
(کی درباره ش بهم گفتی؟ یادم نمیاد.)
When are you going to apply for a PhD program?
(کی می خوای برای دکترا اقدام کنی؟)
He looked upset when I told him that I didn’t want to be friends anymore.
(وقتی بهش گفتم که دیگه نمی خوام باهاش دوست باشم ناراحت به نظر میومد.)