انواع پول به انگلیسی: 💰 معرفی واژگان مهم + مثالهای متعدد + فایل صوتی
در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای معرفی واژگان انگلیسی که به شکل های مختلف پول اشاره می کنند در خدمت شما هستیم. لطفا با ما همراه باشید. انواع پول به انگلیسی
در ادامه می توانید لیستی از این کلمات را مشاهده کنید:
Allowance
اولین ترجمه ای که برای این کلمه در فارسی می شود “پول توجیبی” است. با اینکه این ترجمه چندان هم اشتباه نیست ولی باید گفت که معنی این کلمه در انگلیسی در حقیقت کمی فراتر از پول توجیبی است. وقتی از پول توجیبی صحبت می کنیم معمولا به پولی اشاره می شود که در بین اعضای خانواده به فرزندان یا دیگر اعضا داده می شود تا آن ها بتوانند طبق صلاحدید خود آن را خرج کنند.
به مثالهای زیر دقت کنید:
I only get a small allowance for my parents – just enough to live on until I get a job that can help me cover my expenses. My parents have made it clear that they’ll cut me off as soon as I get a good job.
(فقط یه پول توجیبی کم از پدرومادرم می گیرم – به حدی که تا وقتی کار گیرم میاد بتونم هزینه هامو بدم. پدرومادرم به وضوح بهم گفتن که به محض اینکه یه شغل خوب پیدا کنم دیگه بهم کمک مالی نمی کنن.)
I wish my parents could be more generous with my allowance. It only takes me a few days to spend all my weekly allowance and then I’m penniless for the rest of the week.
(کاش پدرومادرم برای پول توجیبیم یه کم سخاوتمندتر بودن. فقط چند روز طول می کشه تا همه پول تو جیبیم رو خرج کنم و بعدش برای کل هفته کاملا بی پولم.)
با این وجود این کلمه گاها می تواند به معنای پول اضافه ای که در موقعیت های حرفه ای برای پوشش دادن هزینه مورد خاصی به فردی پرداخت می شود نیز باشد.
My salary includes a cost-of-living allowance.
(حقوقم شامل یه مقدار اضافی برای هزینه های زندگیه.) انواع پول به انگلیسی
Do you get a mileage allowance now that you have to use your car to drive to work?
(الان که باید از ماشینت استفاده کنی که بری سرکار بهت هزینه اضافی برای پرداخت پول بنزین می دن؟)
Salary
این کلمه به مقدار پول مشخصی اشاره دارد که فرد به خاطر ارائه خدمات خاصی از صاحب کار خود دریافت می کند. در فارسی از آن تحت عنوان “حقوق” یاد می شود.
My salary is paid on the 6th of every month.
(حقوقم ششم هر ماه پرداخت می شه.)
My salary isn’t at all enough to pay all my bills, but it’s enough to survive until I get a better job.
(حقوقم برای پوشش دادن همه هزینه ها کافی نیست ولی به حدی هست که تا وقتی که یه شغل بهتر می گیرم زنده بمونم.)
He has an annual net salary of $200,000.
(حقوق سالیانه ش با کسر مالیات دویست هزار دلاره.)
Income
به درآمد افراد یا شرکت ها به طور کلی اشاره می کند. یعنی مقدار پول کلی که از شیوه های مختلف به دست می آید.
Paying tax is a lot more difficult for people with low income.
(پرداخت مالیات برای مردمی که درآمد کمی دارن خیلی سخت تره.)
I haven’t had much income from my Instagram account this year because I’ve decided to be more selective about the brands I work with.
(امسال از پیج اینستاگرامم درآمد زیادی نداشتم چون می خوام با سخت گیری بیشتری برندهایی که باهاشون کار می کنم رو انتخاب کنم.)
Bribe
به پول غیرقانونی اشاره می کند که فرد برای انجام کاری از کسی دریافت می کند. در زبان فارسی از آن تحت عنوان “رشوه” یاد می شود. این کلمه در انگلیسی هم به عنوان فعل و هم اسم استفاده می شود.
He’s accused of taking/accepting bribes from businessmen.
(اون متهم به دریافت رشوه از بازرگانانه.)
They bribed the guard so they could get into the building.
(اون ها به نگهبان رشوه دادن که بتونن وارد ساختمون بشن.)
Fine
به جریمه مالی که فرد باید بابت قانونی شکنی پرداخت کند اشاره دارد. این کلمه هم به عنوان اسم و هم فعل در جمله های انگلیسی استفاده می شود.
If found guilty, you have to pay a heavy fine.
(اگر گناهکار شناخته بشی باید جریمه سنگینی بدی.) انواع پول به انگلیسی
Drivers who exceed the speed limit will be fined.
(راننده هایی که از سرعت مجاز فراتر برن جریمه می شن.)
Tax
به پولی گفته می شود که طبق قانون فرد موظف است از درآمد خود یا بر مبناهای کالاهای خریداری شده به دولت پرداخت کند. در فارسی به آن “مالیات” گفته می شود.
Your gross income is the money you make before your tax is induced from it, but your net salary is what you are left after paying your tax.
(درآمد گراس شما پولی هست که قبل از اینکه مالیات بدید درمیارید ولی حقوق نت شما مقداری هست که بعد از پرداخت حقوق براتون باقی می مونه.)
The government is to increase to the tax on books.
(دولت تصمیم داره که مالیات کتاب ها رو افزایش بده.)
Pension
به حقوق بازنشستگی فرد گفته می شود که بعد از سال ها کار کردن دولت یا شرکت محل کارش به او اختصاص می دهد.
“He retired on a generous pension from the company.”
(اون با یه حقوق بازنشستگی سخاوتمندانه از شرکت بازنشسته شد.)
They fired my father from the company before he would have qualified for a pension.
(اونا پدرم رو قبل از اینکه شامل دریافت بازنشستگی بشه از شرکت اخراج کردن.)
Alimony
اگر هنگام جدایی یک زوج یکی از طرفین مطابق با قانون مقید شود که مقداری پول به طرف مقابل خود پرداخت کند یعنی در حال پرداخت alimony است. در ایران فقط شکل یک طرفه آن یعنی مهریه و نفقه وجود دارد که صرفا توسط مرد پرداخت می شود ولی زن هرگز مقید به پرداخت پول به شوهر خود هنگام جدایی نیست. در کشورهای دیگر بعد از بررسی ضرورت های مالی دو فرد در طول مدتی که با هم زندگی می کرده اند ممکن است حتی زن هم مجبور به پرداخت پولی بعد از جدایی باشد.
A large amount of his income this year went in alimony to his ex-wife.
(مقدار زیادی از درآمد امسالش به عنوان مهریه به همسر سابقش تعلق گرفت.) انواع پول به انگلیسی
Tip
به انعامی گفته می شود که افراد هنگام دریافت یک خدمت به کارکنان یک مجموعه پرداخت می کنند. افرادی مثل پیشخدمت های یک رستوران و امثالهم.
“We don’t need to leave a tip for the waiter, because there’s a service charge included in the bill.”
(لازم نیست برای پیشخدمت انعام بذاریم. روی صورت حسابمون یه مقدار مشخصی برای خدمات دریافتی اضافه شده.)
Fee
این کلمه به هزینه ای اشاره می کند که فرد در ازای دریافت نوعی خدمات بپردازد: این موارد شامل پرداخت شهریه، هزینه ورودی دانشگاه، هزینه ثبت نام موسسات و … است. به همین دلیل همیشه این اسم را در کنار کلمه دیگری مشاهده می کنید که مشخصا می کند که دقیقا هزینه پرداختی برای چه چیزی انجام می شود.
“I understand that the application fee and tuition fee submitted will not be refunded.”
(توجه داشته باشید که هزینه های درخواست پذیرش و شهریه پرداخت شده به هیچ وقت قابل بازگشت نیستند.)
His legal fees have left him with $2.000 of debts.
(هزینه های حقوقی باعث شده که دو هزار دلار بدهکار بشه.)